- ابتدایی
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- پسرانه حافظان وحی
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- دخترانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه میرداماد
- پسرانه هدایت میزان
- دخترانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه6)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه5)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه4)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه1)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه7)
- پسرانه هدایت میزان(دوره اول)
- پسرانه هدایت میزان(دوره دوم)
- دخترانه هدایت میزان(دوره اول)
- دخترانه هدایت میزان(دوره دوم)
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- دخترانه حکمت
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور اول
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه3)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه2)
- دخترانه حکمت
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور دوم
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- پسرانه پیام هدایت
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- هنرستان خواجه نصیرالدین طوسی
- دخترانه رضویه
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- هنرستان رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
چهارشنبه 06 تير 1397 در 10:15
چهارشنبه 06 تير 1397 در 10:15
کار معلمی به کار خدای متعال گرهخورده است
ذوعلم
تربیت علمی صرفاً انتقال مفاهیم محفوظات نیست بلکه ایجاد توانمندی است در متربی که اولاً نسبت به دانش، نسبت به علم و نسبت به کشف حقایق به یک شوق و رغبت و انگیزه درونی برسد و ثانیاً در مواجهه بادانش، دانش را مقدس و معتبر و ارزشمند بشمرد و سوم اینکه فقط فراگیر نباشد بلکه یادگیرندهای باشد

سلامعلیکم و رحمتا... بسما... الرحمن الرحیم. الحمدا... ربالعالمین و صلیا... علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطاهرین. قال ا... الحکیم: اعوذبا... من الشیطان الرجیم. بسما... الرحمن الرحیم. الذین اِن مَکّنا هُم فیِ الارض اَقامُوا الصَلوه وَ ءَاتَوُا الزکوه وَ اَمَرو بالمعروف و نهی علی المنکر.
خداوند را سپاسگزاریم که توفیق داد بار دیگر در جمع شما پیشتازان تربیت اسلامی در عرصه عمل حضور پیدا کنیم. خواهران و برادرانی که حقیقتاً ضرورتیترین و دشوارترین و ارزشمندترین کار را انجام میدهند افق نظام هستید. کار معلمی به کار خدای متعال گرهخورده است و بسیار هم پیچیده و دشوار است؛ به خاطر اینکه با انسانی مواجههایم که دارای اختیار، تعقل و تفکر و انتخاب است و نمیخواهیم از او یک کلیشه بسازیم بلکه میخواهیم از او یک چهره بسازم نه مهره به تعبیر استاد پرورش که اسلام درصدد مهره ساختن نیست بلکه درصدد چهرهسازی است. هر انسانی یک چهرهای میشود در افق نگاه خودش و آن تعالی و انتخابی که در درون، نسبت به آن تمایل پیدا میکند و بسیار کار مشکل است؛ زیرا فرصت هم بسیار محدود است.
تشکر و سپاسگزاری میکنم از جمع مؤسسان کانون مدارس اسلامی که به نظر میرسد پس از چند سال که از تأسیس این کانون گذشته است باید بتواند قدری در اهداف و چشمانداز خودش افقهای بلندتری را ترسیم بکند. نکاتی را در این زمینه عرض میکنم. بحث این است که بههرحال امروز در سطح جهان دربارۀ مسائل تعلیم و تربیت خیلی کار میشود و ما نسبت به کشورهای حتی معمولی بسیار فاصلهداریم. همت و تلاشی که باید در سطح کشور و دولت و مجموعه حاکمیت باشد بسیار کمتر از آن مقداری است که نیاز است. درعینحال مباحث جدید در آموزشوپرورش هم غالباً مورد غفلت قرار میگیرد. تحقیقات و نظریاتی مطرح میشود که ما میتوانیم با حفظ مبانی خودمان از آن بهرهبرداری و حتی غنیسازی بکنیم و آن را به دنیا عرضه کنیم؛ یعنی ما در پرتو مبانی دینی خودمان نگاهی که نسبت به انسان دارد و آن آموزههای وحیانی که یک دانش مافوق دانش معمولی بشر است و خدای متعال عنایت کرده است ما در خدمتش هستیم، آن تجربهها، آن رویکردها و آن روشها اگر شناخته بشود؛ در این فضا بازپروری بشود و بازسازی شود. باید ما در عرصه تعلیم و تربیت در جهان پیشتاز باشیم و گاهی شعارهایی که اسلام ۱۴۰۰ سال قبل مطرح کرده، میبینیم در این دهههای اخیر یکقدری مطرحشده است آن هم نه آن عنوانی که در اسلام مطرح است؛ به همین جهت است که تلقی بنده این است که این کانون که بالاخره یک جمع بسیار فرهیخته با آن پیشینه عمیق در عرصه نظر و عمل، در عرصه انقلابی بودن، در عرصه تدین و ایماندارند باید بهنحوی خودشان را پیشران تعلیم و تربیت کشور تلقی کنند و مدعی باشند، مطالبهگر باشند از حد تشکیل در سطح مدارسی که عضو هستند واقعاً فراتر برای خودشان وظیفه تعریف کنند. البته اینها لوازم و اقتضائاتی دارد و میدانیم مسائل و مشکلاتی که شما دوستان در ذهنتان است این نباید مانع آن بشود؛ چون تمکنی الآن شما یافتهاید و تمکنی وجود دارد و این تمکن وظیفه ساز است.
در کنار این تمکن، متمکنین هم به میدان بیایند؛ یعنی اگر که امروز ما مجموعهای داریم بهعنوان خیرین مدرسهساز که در ساختوسازِ حداقل فیزیک مدرسه تلاش میکنند حتماً نیاز داریم به کسانی که خیرین مدرسه دار باشند و مدرسه را باور کنند.
در بُعد نرم مدرسه و آن محتوایی که باید انجام بشود به پشتیبانیهایی نیاز دارد، به تقویت نیرو نیاز دارد، به پژوهشهایی نیاز دارد، به منابع مالی هم نیاز دارد ولی باید آنها را تدارک دید و چشماندازی که برای کانون مدارس اسلامی ترسیم میشود که شاید یکبار هم در اینجا بحثی شد و دوستان فرمودند که اتاق فکرهایی هست که دارد این کار را انجام میدهد ولی خیلی باید به همت شما دوستان و نیروهای جوان و تازهنفسی که در جمع مدارس اسلامی هستند این کار سرعت بگیرد و به اعتبار عنوان باید خیلی فکر کرد و آن را توسعه داد.
عرض بنده دربارۀ یک نکتهای از نکات، مبانی نظری تحول بنیادی است که عرض میکنم. آن مبانی نظری بالاخره سالهاست که تدوینشده است و ما میخوانیم و شما هم حتماً میخوانید و تأمل میکنید و به دیگران منتقل میکنید ولی هنوز بخشهای ناخواندهای از این مبانی هست که باید دربارۀ آن تأمل کرد. یک بخش از این مبانی که در آخر همان مبانی نظری است بحث چرخشهاست.
چرخشهای دهگانهای که در تعلیم و تربیت فعلی ما در آن متن آمده است که ضرورت نیز دارد، حالا مراجعه بفرمایید راجع به آن خیلی توضیح داده نشده است فقط عناوین آمده است ولی آن بخش، بخش عمیقی است و یک پشتوانه نظری و پژوهشی بسیار زمانبری داشته است. مهمترین چرخشی که در آنجا مطرح است چرخش از آموزش و تعلق به معنی انتقال ذهنی است به تربیت. همینکه در بیان مقام معظم رهبری(مدظلهالعالی) شما ملاحظه کردید که تربیت اخلاقی، این صرفاً مثل تربیت علمی به معنی رایج آن نیست البته ما در مورد آموزش هم بنا به تعبیر دقیق مرحوم استاد مطهری یک آموزش داریم و یک تربیت علمی داریم که باید سراغ تربیت علمی برویم. تربیت علمی صرفاً انتقال مفاهیم محفوظات نیست بلکه ایجاد توانمندی است در متربی که اولاً نسبت به دانش، نسبت به علم و نسبت به کشف حقایق به یک شوق و رغبت و انگیزه درونی برسد و ثانیاً در مواجهه بادانش، دانش را مقدس و معتبر و ارزشمند بشمرد و سوم اینکه فقط فراگیر نباشد بلکه یادگیرندهای باشد که در این حال مولّد هم هست؛ یادگیرنده مولد، یادگیرنده منتقد، یادگیرنده فکور و او بتواند خودش در فرآیند تولید و توسعه علم نقش ایفا کند؛ یعنی یک تفاوت بسیار زیادی است بین آموزش و تعلیم به آن معنای رایجی که ما داریم که معمولاً آموزگاران ما با دغدغهای که نسبت به کتاب دارند که کتاب باید تمام بشود و باید بچهها بتوانند به امتحان برسند و از این قبیل. کتاب فقط خوانده شود و در بعضی مدارس آن قسمتهایی از کتاب که نوشته است: «فکر کنید و پاسخ دهید» آن بخش را نیز معلم جوابش را میگوید؛ یعنی تمام آن تلاشی که شده است تا آن تربیت علمی انجام شود یک کار کلیشهای و سوری میشود. لذا آنچه امروز است؛ متأسفانه این است که مانع اصلی هم برای اینکه در بدنۀ آموزشوپرورش این حالت اصلاح بشود کنکور است؛ یعنی شما وقتی بررسی میکنید میبینید که خانوادهها هم از شما انتظار دارند که این بچهها در کنکور رتبه بیاورند؛ یعنی خانوادهها در مدارس اسلامی هم غالباً انتظار اولشان این است که ریاضی، فیزیک، شیمی بچهها چی شد. این قصۀ آزمون سمپاد که این هم خودش یک مصیبتی بود که شورای عالی آموزشوپرورش یک اقدامی کرد که این اقدام متأسفانه با اعمالنفوذ و جوسازی و اعمال فشار تا قدری ضعیف شد که امیدواریم ضعیف نشود واقعاً باید از این تصمیم حمایت کرد. خوب ببینید وضع ما الآن اینجوری است. این سند هم هست که خود شورای عالی انقلاب فرهنگی هم تصویب کرده است ولی چقدر کار دشوار است که وقتی یکقدمی یا یک نیمقدمی میخواهد برداشته بشود بلافاصله سروصدا و فشار و تلفن و در این فضای مجازی و نامهنگاری و حتی گاهی قضیه سیاسی میشود. از این قبیل چرخش، از این مقوله حفظ محوری و آموزش به این معنا به سمت تربیت محوری که این تربیت محوری در عرصه علم هست، در عرصه اخلاق هست، در عرصه عمل و کار و تلاش هست، در عرصه ایمان، تربیت ایمانی هست و تربیت عقلانی و فکری، این چرخش در آنجا مهمترین چرخش تلقی شد و مطرحشده است و آن چرخش دیگری که خیلی مجال واسعی میخواهد که اگر مجال بود بنده هم توفیق داشتم که مصدع باشم، بیشتر بحث میکردیم؛ چون واقعاً باید بحث بشود.
این چرخشها لازم است که دربارۀ آنها بحث بشود، برجسته شود، پوستر بشود و نصب شود به درودیوار مدرسه که ما باید چرخشها را انجام بدهیم، روی آنها، کار متن گرافیکی انجام بشود، مقاله نوشته بشود. این عنوان چرخش را باید خیلی برجسته کرد. چرخش معنایش معلوم است ما داریم از اینطرف میدهیم نه باید بچرخیم اگر بخواهیم همان راه را ادامه بدهیم که تحول ایجاد نمیشود؛ همهچیز سر جای خودش باشد، روشها و نگرشها و رویکردها و غیره و غیره. بعد هم بگوییم تحول، اتفاقی نمیافتد. این واژه چرخش، واژه خوبی است که آن دوستان در این سند بهکاربردهاند. اگر هم مجموعه کانون مدارس اسلامی بتواند خانم علمالهدی را دعوت بکنند که خود ایشان مولد آن بخش بودهاند بسیار مفیدتر خواهد بود. حرف بنده این است که ما در کل جامعهمان که چهلمین سال انقلاب هم است و غالباً این بحث مطرح میشود در فضای دانشآموزی بهخصوص و در فضای معلمان بهخصوص که مابعد از چهل سال چه کردهایم چه شده است.
اولاً مدعی هستیم که خیلی کارشده است نه اینکه ما کردهایم؛ امام شهدا، مردم ایثارگر، معلمان در عرصه تعلیم و تربیت، اساتید در دانشگاهها، دانشمندان ما، نیروهای بسیجی و نظامی و امنیتی و دفاعی ما، حتی در عرصه سیاسی و حتی در عرصه اقتصادی.
یک کار خوبی را در دانشگاه امام صادق (ع) بعضی از دوستان محقق انجام داده بودند که کتاب شده بود دربارۀ دستاوردهای اقتصادی این چهلساله که غالباً در تبلیغات و ذهنیات خیلی روی آن علامت سؤال گذاشته میشود. به قول یکی از دوستان که میگفت: «ماقبل از انقلاب در مدارس که میرفتیم یکی دو تا از معلمها میشد که ماشین داشته باشند مثلاً یک فولکس یا یک ژیانی یا همچین چیزی. الآن در بعضی مدارس که میرویم میبینیم که ماشینهای خارجی پارک شده است بالاخره این انقلاب کارکرده است». حالا این بحث اقتصادی یکلایهای است که بیشتر به عملکرد دولتها و مسئولان مربوط است به اصل انقلاب خیلی کاری ندارد؛ یعنی ممکن بود با دولتهای قویتر و با انتخابهای بهتر توسط مردم و با برنامهریزیهای عمیقتر کارهای خیلی بهتری انجام میشد از طرفی هم ممکن بود که با بیکاری و بیعملی و انفعال و خنثی بودن مردم. انقلاب که پیروز شد ده سال بعد بیست سال بعد از مسیر اصلی خودش منحرف میشد؛ آنهم یک حالت است ولی این انقلاب به تعبیر حضرت آقا آرمانهایش همه سردست است و هم دنبالش هستند. جامعه مطالبه دارد این یعنی انقلاب زنده است و انقلاب موفق بوده است قطعاً ولی آن مانعی که یکی از مبانی مهم بر سر عملکرد دولتها بوده است بحث بروکراسی حاکم بر نظام حاکمیتی ماست. این نظام بروکراسی انتقالیافته از غرب به کشور ما که اینجا بهطور ناقص اجراشده است و تحول پیدا نکرده است و این سیستم بروکراسی فقط در بحث اداره نیست که ما را در یک ادارهای معطلمان میکنند؛ این هویت بوروکراتیک مدیریت مادهگرا و دنیاگراست که این مشکل را ایجاد کرده است.
در مقابل این، آن نگاه نظام امت و امامت، نگاه انقلابی بودن، نگاه مدیریت جهادی است که باید وجود داشته باشد. این دیدگاه انقلابیونی مثل مرحوم شهید آیتا... بهشتی و از این قبیل که بحث را میشناختند و میفهمیدند و درک داشتند و فهم عمیق از این قضیه داشتند. نگاه اول انقلاب خیلی قوی بود که باید ما از این ساختارهای موجود چرخش کنیم به سمت ساختار نهادی نهاد انقلابی. نمونهاش خود سپاه پاسداران در عرصه نظامی بود ولی بهتدریج همان روحیه و نظام بوروکراتیک خودش را به ما تحمیل کرد؛ یعنی امروز ما گرفتار یک نظام بوروکراتیکی هستیم که آن بروکراسی حاکم بر نظام بسیار کندی و توقف ایجاد میکند. تعبیری که رهبر معظم انقلاب دریکی از بیاناتشان داشتند این بود که ما نظام امت و امامت را به یاد در مقابل این تلقی کنیم. حالا بنده دریافت خودم را عرض میکنم. عرض بنده این است که ما در دستگاه تعلیم و تربیت هم دچار یک بروکراسی آموزشی هستیم یک فرهنگ آموزشی غلط و نادرستی بر ما تحمیلشده است. نهفقط مدارس دولتی ما، همۀ مدارس ما، ساختار آموزشوپرورش ما.
نظام تعلیم و تربیت ما، حالا باید روی علائمش، نشانهها و شاخصهایش بحث بشود و تأمل بشود. از نحوۀ اتاق درسی ما گرفته که ما به آن میگوییم کلاس، از این نحوۀ چینش صندلی در اتاق درسی گرفته است تا نحوۀ ارتباط بین مدیر مدرسه و معلمان و نگاهی که معلم به دانشآموز دارد. نگاهی که خانواده به مدرسه و معلم و مدیر دارد و از این قبیل. باید روی چرخش از نظام بوروکراتیک آموزشی، چرخش از آن و چالشی که ما داریم در آن به نظام راهبری و ولایت آموزشی بحث کنیم و تأمل کنیم؛ یعنی تسری و جریانیابی ایده و اندیشه و تفکر ولایتفقیه به بدنه مدیریت آموزشی و مدیریت تربیتی ما؛ که این مدیریت صرفاً مدیریت آموزشی نیست، مدیریت تربیتی نیست، راهبری تربیتی هم نیست فراتر از این، آن نگاه ولایی است که جریان دارد و حاکم است. چه عناصری در این نظام ولایی وجود دارد. در درجه اول نوع نگاه به دانشآموز، نوع نگاه به کاری که انجام میدهد. آیا این کاری که ما انجام میدهیم صرفاً شغل ماست. آیا صرفاً در ازایِ آن درآمدی است که ما از این کار به دست میآوریم یا اینکه نه یک رسالت است، یک وظیفۀ الهی است، یک کار پیامبرگونه است، آیا دانشآموز صرفاً امانت جامعه به ما است، امانت خانواده است به ما، یا همانطور که تعبیر کردهاند امانت الهی است؛ یعنی خلیفه الهی است که باید زمینه شکوفایی فطرت او و رشد توانمندیهای او، فعلیتیابی، ظرفیتیابی بینهایت او توسط ما در مدرسه انجام شود، این نگاه و نگرش است آن رابطۀ حُبّی، آن رابطۀ شوقآمیز، آن رابطۀ عشق درونی که در آن معلمهایی که وجود داشتهاند خود شما دیدهاید و اکثر شما هم همینطور هستید که دیدهاید و شاید تجربه هم کردهاید که وقتی آن شوق معلمی هست آن رابطه دیگری بین معلم و دانشآموز ایجاد میکند. اصلاً در گیرندگی و در نگاه دانشآموز و در آماده شدن زمینه پذیرش امور مؤثر واقع میشود تا برسد به محتوا و جهتگیری و هدف و آرمان و از این قبیل. این چرخش به نظر میرسد چرخشی است که باید ما روی آن کار بکنیم، اگر این انجام بشود و کانون مدارس اسلامی در این زمینه به یک نظریهپردازی و به یک ارائه دیدگاه بپردازد و با مدارس عضو کانون و سایر مدارس غیردولتی و با مدارس دولتی تعامل برقرار کند.
گاهی ما میبینیم که در بعضی از مناطق، خود مدارس اسلامی که در کنار هم قرارگرفتهاند هیچ تبادل و ارتباطی باهم ندارند. چه اشکالی دارد که باهم در تعامل باشند و این تعامل وظیفه ماست. این زکات مدارس است توانمند غیردولتی همین است که آنچه داند در حد توانشان به بقیه قسمتهای جامعه هم بدهند. آن بروکراسی که بر ذهن و دل ما و شما چهبسا غلبه پیداکرده است باعث شده است که ما یک مرزبندی خیلی سختی بین مدارس غیردولتی و دولتی ایجاد کنیم و این تلقی که همۀ مدارس دولتی ناکارآمد هستند و همۀ آنها بیانگیزه هستند که شما حتماً این تلقی را ندارید و اگر درجایی وجود داشته باشد اینها دولتی تربیت میشوند. اینکه حالا ما منتظر باشیم تا زمانی آموزشوپرورش خودش بتواند مسائل خودش را حل کند؛ این مطالعه لازم است ولی این انتظار، انتظار یک مجموعه انقلابی متعهد در قبال جامعه نیست بلکه ما باید در بدنه جامعه خودمان این کار را انجام بدهیم که این نود درصد دانشآموزان چه میکنند در این مدارس، ما چقدر میتوانیم به آنها کمک کنیم.
بخشی از این مدارس هستند که با این مدیریتی که دارند توانستهاند یک فضای اسلامی ایجاد بکنند. من یک موقع عرض کردم که اعضای کانون مدارس اسلامی فقط مدارس غیردولتی اسلامی نباید باشند، مدارس دولتی اسلامی هم با یک ضوابطی، با یک استانداردی، آنهایی که مایلاند، داوطلباند عضو بشوند، چه اشکالی دارد این دیواری که ما کشیدهایم ناشی از یک نگاه قُدمایی متحجرانۀ غیر اسلامی است. نگاه اسلامی این است که شما باید به همسایهتان برسید؛ این فقط دستور فردی نیست، شما در هر منطقهای هستید یک مدرسه دولتی دخترانه یا پسرانه هم هست، با آنها میشود ارتباط برقرار کرد. بعضی از آنها واقعاً خیلی دغدغههای اسلامی دارند، دغدغههای فرهنگی دارند، دغدغههای انقلابی دارند، امور تربیتی فعال دارند. بسیار خوب شما بگویید بیایید استفاده کنید، تجربیاتمان را مبادلهکنیم و آنها هم بتوانند عضو بشوند؛ بنابراین این چرخش یعنی چرخش از آن نگاه بوروکراتیک تثبیتشده در تعلیم و تربیت به یک نگاه ولایی و آن نظم امام و امت. این بسیار میتواند تغییر ایجاد کند و امیدواریم مشیءِ دوستان و تشکلی که با این عنوان پا گرفته است بتواند روزبهروز در مورد تشکیلاتی و اثرگذاری در سطح مدارس اسلامی و فراتر از آن، همۀ مدارس کشور و مدارس جهان اسلام در عرصه بینالمللی و در سطح نظریهپردازی و ارائه الگوهای مدرسه اسلامی از توفیقات الهی برخوردار باشیم.
امیدواریم که خدای متعال این نشست راهم موجب برکت و رشد بیشترِ کار قرار بدهد، انشاءا... . پروردگار متعال به همه ما کمک کند در مسیر سازندگی و تربیت اسلامی در آن نگاهی که قرآن کریم به ما ارائه میدهد انشاءا... از تعالی و پیشرفت برخوردار باشیم.

هشتمین مظلوم
ماه صفر به پایان میرسد. شهادت امام هشتم در آخرین روز این ماه، پایان دو ماه سوگورای است. از آغاز محرم، سرشک غم باریدهایم، تا عاشورا، اربعین، بیستوهشتم صفر و سرانجام روز شهادت حضرت رضا(ع). اینک جهان تشیع در سوگ غریب خراسان است، والامردی که در راه آرمان و برای کسب خشنودی حضرت حق، شکیبا و استوار، رضای الهی را به جان پذیرفت و رهروان طریق توحید را تا رسیدن بر قلههای شرف و وادی رستگاری رهنمون شد. هشتمین مظلوم، عصارۀ ایمان و هدف، آمیزهای از دانش و تقوا، عبادت و بینش، مبارزه و پایداری و اراده و همت بود. او، هر چند در اوج عزت و جلال، اما اسیر ظلم مأمون بود؛ آنگونه که گاهی از خدایش، مرگ میطلبید. آه از آن انگور مسموم، که رضای آل محمد علیهم السلام را به رضوان برد! وای از آن زهر جفا که امام جواد را یتیم کرد!

پیام رهبر انقلاب درپی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با تبریک و تسلیت شهادت و فقدان دانشمند برجسته و ممتاز هستهای و دفاعی جناب آقای محسن فخریزاده، بر مجازات قطعی عاملان و آمران این جنایت و همچنین لزوم پیگیری تلاش علمی و فنی این شهید تأکید کردند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم دانشمند برجسته و ممتاز هستهئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همهی دستاندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همهی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعهی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم. سیّدعلی خامنهای ۸ آذرماه ۹۹