- ابتدایی
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- پسرانه حافظان وحی
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- دخترانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه میرداماد
- پسرانه هدایت میزان
- دخترانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه6)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه5)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه4)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه1)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه7)
- پسرانه هدایت میزان(دوره اول)
- پسرانه هدایت میزان(دوره دوم)
- دخترانه هدایت میزان(دوره اول)
- دخترانه هدایت میزان(دوره دوم)
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- دخترانه حکمت
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور اول
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه3)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه2)
- دخترانه حکمت
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور دوم
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- پسرانه پیام هدایت
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- هنرستان خواجه نصیرالدین طوسی
- دخترانه رضویه
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- هنرستان رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
سه شنبه 19 تير 1397 در 04:43
سه شنبه 19 تير 1397 در 04:43
مدرسه بانشاط
سید مجتبی سجادی دبیر کانون مدارس اسلامی استان مرکزی
در مدرسه نشاط¬انگیز، «پرسشگری» جایگزین «پاسخ مداری» و «نمره ¬گرایی» می¬شود

مدرسه نشاط انگیز، کانون عشق به دانستن و پایگاه کشف و شهود برای راهیابی به حقیقت زندگی و دستیابی به اکسیر خوشبختی و سعادت واقعی از طریق یادگیری از زندگی، در زندگی است. در این مدرسه وجدان «آگاهی» و «معنا جویی» بهجای شکلگرایی و حافظه محوری مینشیند و قابلیت تحول نه در تراکم معلومات بیرونی بلکه در معرفت درونی متمرکز میشود. در مدرسه بانشاط رهیافت وجودی «حال آفرین» میشود و نیروی محرکه شوق و ذوق خودانگیخته جایگزین جایزه و پاداش «دگر انگیخته» میشود.
در این مدرسه، «پرسشگری» جایگزین «پاسخ مداری» و «نمره گرایی» میشود و فضیلت طرح سؤال کلید فتح دانش و کشف حقیقت میشود.
آموزگاران و مدیران و مربیان در مدرسه بانشاط «سبز اندیش» هنرپرور و مشارکت جو هستند و همۀ عوامل آموزشی، تربیتی، اداری و خدماتی فراتر از شغل و مقام و سمتهای اداری در مدار مداخله گری فعال قرار میگیرند. بهگونهای که هر یک از آنها مربی و راهنمای محبوب برای دانشآموزان میشوند.
روشهای تدریس و آداب تربیت بهگونهای است که دانشآموزان را به این باور میرسانند که رمز موفقیت و پیشرفت صرفاً در کسب مدرک و افزایش نمره در حفظیات نیست بلکه باورها، گرایشها، بینشها و شخصیت و منش و خلاقیت آنها بهعنوان مدرک اصلی پیشرفت و موفقیت تلقی میشود.
مدرسه بانشاط، مدرسه پویان و فعال است. مدرسۀ عشق و مهر و دوستی است، مدرسه «دانش والا» و «منش زیبا» است. مدرسه «دینمدار» و «خودباور» و «خدا اندیش» است. مدرسه تفاهم و تعامل است. مدرسه تألیف قلوب و تحکیم آداب نیک است. به همین سبب «ذهن انگیز» و «دلانگیز» است و پایگاه شورونشاط اهلدل است. این پایگاه با مهرورزی و نوعدوستی و همدلی سرشار است.
در اینجا، تنگنظری علمی، خودپسندی اخلاقی، استبداد اداری و نابردباری و بدرفتاری اجتـماعی رنگ میبازد و سعهصدر و دگرپذیری و مشورت و هماندیشی جای آن را میگیرد.
در این مدرسه «آموزش» و «پرورش» دو مفهوم متفاوت از یکدیگر نیستند بلکه یک جریان مترادفاند و معلم و مربی نه دو روح که یک روح در دو تناند. از زبان معلم دانش و از وجود او الگوی ارزشها و فضایل اخلاقی منتقل میشود. در مدرسه بانشاط همهچیز سبز و زیبا و دلنشین است، همۀ فضاها پر از رنگ شادی و نشاط است. این سبزی و طراوت از جنس شکوفایی دانش و معرفت دینی است. از جنس تازگی و نوزایی خلقت الهی است. از جنس طبیعت بهار و «بهار طبیعت» است که به هر موجودی جان تازهای میبخشد و هر سر به خاک فروبردهای را فرصت بازیابی و سرافرازی و خودشکوفایی میدهد.
در مدرسـۀ بانشـاط توکل به خـدا، امـید به آینده، فروتنی و فـداکاری، نیک اندیشی و نیک خواهی، اعتماد و اطمینان خود رهبری و همیاری، خویشتن بانی و خویشتن گستری، زیبادوستی و خردورزی، نیز جزو کارنامۀ تحصیلی و کارمایۀ رفتاری دانش آموزان و معلمان قرار میگیرد. برای تحقیق این صفات نیکو، برنامه ریزی غیررسمی در قالب مهارتهای زندگی و هنر زیستن نشاط آور انجام میگیرد.
در این مدرسه، مربی، مدیر و معلم نه بهصورت «ارباب قدرت» و «اسباب وحشت» بلکه بهصورت هدایتگر و حمایتکننده و دوستداشتن دانشآموزان عمل میکنند. در این مدرسه تعلیم و تربیت قیم گونه و آمرانه جای خود را به تعلیم و تربیت آزاد گذرانده و اما متعهدانه میدهد. مربی و معلم، زبان عشق و مهر را جایگزین زبان تهدید و تنبیه میکنند و «جاذبه» بر «دافعه» غلبه مییابد و اصل بر برائت و پاکی کودکان و نوجوانان است.
در این مدرسه، مشارکت «خود – درگیر» و درونزا، جایگزین مشارکت «کار – درگیر» و برونزا میشود. اولیای مدرسه بیش از آنکه در پی «کار تراشی» و تعیین تکلیف برای دانش آموزان باشند، در پی «نیاز شناسی» و تمکین به خواسته های بهحق دانش آموزان هستند. در این مدرسه تربیت سیاسی صرفاً توسعه اطلاعات و دانش سیاسی، بلکه فراتر از آن به توسعه منش انسانی و نهادینه شدن بردباری و قانونمداری و دگرپذیری و عدالت ورزی میانجامد؛ و بهجای آنکه آموزشوپرورش را سیاسی کنند، سیاستها را آموزشوپرورشی میکنند.
در مدرسه بانشاط، تحصیل علم، تحصیل «سعادت» است و تحصیل دانش، تعمیق «معرفت» است؛ و دانش آموزان به آن درجه از رشد و آگاهی دست مییابند که سعادت و موقعیت را نه «ایستگاه» بلکه «راه» میدانند نه محصول و نتیجه که تکلیف و تلاش میدانند و نه رنگ و لعاب بیرونی بلکه معنا و ایمان درونی میدانند. اینها به این راز بزرگ دستیافتهاند که سعادت و موفقیت چیزی ایستا و ساکن نیست بلکه نوعی فعالیت و تلاش وجدآور است و فینفسه لذتبخش است و موفقیت و پیروزی مکانی نیست که در دوردستها قرار داشته باشد، بلکه چیزی است که در اندیشه و آرمان افراد ساخته میشود. [2]
در مدرسه بانشاط، لذت پیشرفت «جانبی» و «عرضی» بیش از پیشرفتهای «طولی» و «خطی» است. دانشآموزان در این مدرسه از نفس «تفکر» و «اندیشیدن» بیش از نتیجۀ آن و پاداشهای مترتب بر آن لذت میبرند. در این مدرسه «عرض زندگی» مهمتر از «طول زندگی» است. عمق فهم و پهنای اندیشه زیباتر و والاتر از طول آن است. [3]
در این مدرسه اساس بلندی و ارتفاع و ارتقای درجات پیشرفت صرفاً نه بر شاخههای فرا رونده که در ریشه های فرورونده است؛ همچون درختی که بر اساس بلندی آن – نه در ارتفاع ساقه و شاخه – که در عمق ریشۀ آن است.
در مدرسه نشاط انگیز، فرصت کافی برای بروز هیجانها و تخلیۀ نقشها و فشاریهای روانی به دانشآموزان داده میشود و ماجراجویی و لذت طلبی نوجوانان به شکل سالم و هدایتشده تعالی مییابد.
در این مدرسه الگوهای اصلی واکنش در انسان همواره توأم با هیجان است؛ زیرا هیجان به زندگی انسان رنگ شادی و نشاط میدهد؛ هیجان به روح و روان آدمی نیرو و انرژی میبخشد. هیجانطلبی دانشآموزان نهتنها محدود و سرکوب نمیشود، بلکه عوامل تحریککننده و تشدیدکنندۀ آن برای تحکیم و تقویت شوق زیستن و نیروی پیشرفت بیشتر میشود. [4]
حال پرسش اساسی این است که در مدارس کنونی، مدیران، معلمان و مربیان در برابر اینگونه هیجانات چه واکنشی از خود نشان میدهند؟ چند درصد از این برخوردها موجب تعالی هیجانها و تلطیف نیازها و تعدیل غرایز جوانان میشود و چند درصد از این برخوردها موجب انزجار – تنفر – بزهکاری – ناامیدی و ناهنجاری در رفتار جوانان میشود؟
کسانی که نمیتوانند از آب انباشتهشده در پشت یک سد به شکل مثبت و سازنده استفاده کنند و توان کانال کشی و هدایت کردن انرژی ذخیرهشدۀ آن را ندارند، یا در برابر این فشارها مقاومت میکنند و جریان یابی آن را سرکوب میکنند یا به شکل سازمان نایافته و بی جهت آن را آزاد و رها میکنند. در هر دو صورت حاصلی جز تخریب و ویرانی ندارد. البته «هیجانطلبی» باید «خردورزی» را به دنبال داشته باشد و خردورزی بدون هیجانطلبی نیز نیروی محرک و شوق آور را به همراه ندارد. درآمیزی متعادل و متوازن «عقل» و «هیجان» و «تفکر» و «تهییج» است که موجب تعالی روح و روان و بهسازی فضای زندگی و اشتیاق به پیشرفت و ترقی میشود. در مدرسۀ بانشاط هیجانات دانش آموزان به رسمیت شناخته میشود. چه، عشق، شادی، اندوه، ترس، خشم، تنفر، لذت جویی، ماجراجویی و ... هیجانهایی هستند که اگر در جهت تعالی و تلطیف و تعدیل قرار گیرند، منبع انرژی زندگی میشوند و زیستن را غرق در شورونشاط و معنی میکنند و برعکس چنانچه این هیجانات به شیوههای نامطلوب پاسخ داده شوند یا سرکوب شوند چیزی جز ناکامی و افسردگی و اضطراب و پرخاشگری را به دنبال ندارد. [5]
ریشۀ اغلب پرخاشگریها، زودرنجیها و تضاد ورزیهای جوانان و نوجوانان در بدرفتاری بزرگسالان نسبت به هیجانات و انگیزشهای آنهاست. درواقع «واکنش» های ناسالم دانش آموزان بازتاب «کنش» های ناسالم بزرگسالان نسبت به آنهاست. [6]
یکی از هیجانهایی که در نوجوانان به اوج خود میرسد، هیجان ماجراجویی و خطرپذیری است؛ که اگر به درستی با آنان برخورد شود شهامت، شجاعت و پشتکار و ایثار و فداکاری از آن زاییده میشود؛ و منشأ صلابت و استحکام شخصیت میشود و برعکس، اگر در برابر این هیجان روان زای درون برخورد تنگ نظرانه صورت گیرد، این هیجان به کینهجویی، گستاخی، بزهکاری و خلافکاری تغییر جهت میدهد. [7]
جوانان نوجوانانی که در فعالیتها و اقدامات اجتماعی و رزمی و ورزشی به استقبال کارهای خطرناک و حادثه آفرین میروند، درواقع در عمق خطر به دنبال جوهرۀ تغییر و تحولاند. آنها در ذات این خطرها و ماجراجوییها در پی اثبات اراده، پشتکار، مقاومت و خودیابی و خود رهبری هستند. آنها با این اقدام، مهارت حل مشکلات و شهامت رویارویی با دشواریها و موانع پیشرفت خود را جستوجو میکنند.
در مدرسۀ بانشاط به این نوع کنشهای طبیعی و انسانی جوانان اهمیت بیشتری داده میشود و از سرمایهها و توانایی آنها از منظر مثبت اندیشی استفاده کامل میشود؛ زیرا افراد حادثهجو و ماجراجو نهتنها لزوماً منفی و مخرب نیستند بلکه معمولاً دارای قابلیتهای عظیمی هستند که اگر انرژی و خصوصیات شخصیتی آنها جهت داده شود، سازندهای خلاق خواهند بود.
در مدرسه بانشاط، مدیران و معلمان بهخوبی واقفاند که اگر مانع بروز ارتجاعی و ظهور طبیعی هیجانات سالم دانشآموزان شوند نهتنها کمکی به پیشرفت تربیتی و بهبود فضای اخلاقی مدرسه نکردهاند و نهتنها به تعالی و ارتقای بهداشت روانی دانشآموزان یاری نرسانده اند بلکه بر اثر این سرکوب و واپس زنی، موجبات بروز اختلافات رفتاری و ناملایمات هیجانی آنها را فراهم کردهاند. در مدارسی که هیجانطلبی دانش آموزان سرکوب میشود نشانهه ایی از بی انضباطی، بدرفتاری، پرخاشگری، فرار از مدرسه، تقلب گری، بیاعتنایی مقابلهای، افسردگی، اضطراب و صدها اختلال روانی، رفتاری و اجتماعی به وجود می آید که هرکدام ناشی از واکنشهای غیرطبیعی مربیان در برابر کنشهای طبیعی دانشآموزان است. اعتیاد به مواد مخدر، گرایش به خلافکاری و جرم و بزه و؟ عملیات باندی در سرقت و تخریب، همه و همه ناشی از فقدان بهره گیری مناسب از انرژی هیجانطلبی دانشآموزان است. [8]
در این مدرسه، معلمان و مربیان بر این اصل اعتقاد راسخ دارند که هیجان و شورونشاط دورۀ نوجوانی هرچند، ظاهری تلخ و تخریبی و منفی جلوهگر میشود؛ اما در صورت هدایت و پالایش آنها سازنده و انرژیزا میشود و اگر از این انرژی بهره برداری درست شود گرایش به عشقورزی، عرفان، هنر و مذهب را در پی میآورد و برعکس، اگر سرکوب و واپس رانده شود احتمالاً ابتذال و انحراف و فساد و پوچی را به دنبال خواهد داشت. [9]
جوانانی که به اعتیاد روی میآورند، گاه به این دلیل است که نیاز به تنوع جویی و هیجان طلبی آنها سرکوب یا تحدید شده است؛ زیرا اعتیاد چیزی جز «خود تحریکی کاذب» برای تقلیل فشارها و تنشهای بیرونی نیست. هیجانات و لذایذی که باید از راههای سالم ارضا شود و به شکل ناسالم و مخرب ارضا میشود.
هیپیگری، رپ نمایی، آرایشهای افراطی و خـودنماییهای مـبتذل، چـیزی جـز بازتاب انرژیهای سرکوبشده یا تحریفشده هیجانات جوانی نیست. به همین سبب است که مشاهده میکنیم تنوع گرایی صوری جایگزینی نوگرایی باطنی شده است. مدگرایی در مدلهای لباس ظاهر، جایگزین تعـمیق و تحـول در لباس باطن شده است. سرگرمیهای بی حاصـل و سرگردانیهای کور و رغبتهای سطحی جایگزین مطالعه و تحقیق و تأملات درونی شده است. ازجمله، افراطگری جوانان امروز در گرایش به ورزش، پاسخ به همان سیاستهای تفریطی در سرکوب نیازهای هیجان طلبی آنهاست.
افراط گری جوانان در غرایز جنسی نیز چیزی جز نادیده گرفتن غرایز طبیعی آنها نیست و تشدید و گسترش ارتباط با جنس مخالف ناشی از فقدان جهتدهی به نیازهای روانی و تلطیف نکردن محیطهای آموزشی و تربیتی در مدارس نیست.
در این مدرسه، برای جلوگیری از اختلافات رفتاری، انحرافات اخلاقی و انزجارهای روانی، سازوکارهای لذت بردن از زندگی و شوق به زیستن را در دانشآموزان تقویت میکنند و از تمامی غرایز و نیازهای روانی در شکل مثبت و سازنده بهره میجویند. در چنین شرایطی است که کرامت و هویت دانشآموزان حفظ میشود و هر یک از آنها احساس ارزشمندی و مفید بودن میکنند و این احساس موجب میشود که ضمن تقویت خودباوری و خوداتکایی در مقابل فرهنگ بیگانه نیز مقاومت کنند. [10]
در این مدرسه، دانش آموز سالم، کسی است که هیجانهایی چون ترس و شادی، خشم و غم، لذت و الم، اندوه و نشاط، رفاقت و رقابت را به شکل اعتدال یافته و تعالییافته تجربه میکند.
در مدرسۀ بانشاط بهجای سرکوب غرایز، راههای کنترل و هدایت آن آموخته میشود و عشق و عشقورزی نهتنها ممنوع نیست بلکه ممدوح است، مشروط به اینکه در جهت مثبت و سازنده هدایت شود. در مدرسۀ بانشاط نوگرایی و تنوعطلبی شور و هیجانطلبی، معاشرت و مشارکتجویی، دخالت و مداخله گری همه و همه نهتنها دایرۀ ممنوع و عبور از خط قرمز نیست بلکه بهمنزلۀ نعمت و فرصت و ظرفیت مغتنم برای رشد و تعالی دانش آموزان استفاده میشود.
در اینجا، همۀ عوامل آموزشی و تربیتی به این باور درست دستیافتهاند که نمیتوان با نگرشهای بزرگ سالانه و روشهای کهنه گرایانه، نسل جوان و نوجوان را تربیت کرد. آنها بهخوبی میدانند که نسل امروز را نمیتوان با روشهای دیروز برای آینده تربیت کرد.
در مدرسۀ بانشاط، واقع بینی، سنت گرایی و آینده بینی جایگزین ذهنیگرایی، تجددگرایی و گذشته نگری میشود؛ لذا، مدیریت ایستا جای خود را به مدیریت اقتضایی میدهد و بخشنامهها و مقررات مکانیکی به شیوهنامه های انسانی تبدیل میشود. [11]
در این مدرسه حق مداری جایگزین سلیقه مداری، شایستهسالاری جایگزین رابطه سالاری میشود و روشهای دیکتهای و کلیشهای جای خود را به روشهای هدفمندانه و پویا و فعال میدهد. در این مدرسه بهجای تحمیل ارزشهای دینی و اخلاقی برای دانشآموزان، موقعیت و شرایطی را فراهم میآورند تا با مشارکت و دخالت فعال خود پی به فلسفه نظم و مقررات و ارزشهای پذیرفتهشده ببرند.
آموزشگاه، پایگاه تبادل عواطف بهجای انتقال صرف دانش، پایگاه مناسبات انسانی بهجای مناسبات اداری صرف و کانون امنیت و آرامش بهجای ترس و اضطراب و تنش است. در این مدرسه مدیر مدرسه یک رهبر آموزشی – تربیتی است و نه صرفاً یک فرمانده اداری و آموزشگاهی. [12]
در این مدرسه راهبرد مشارکت جویانۀ مدیریت مدرسه، واگذارنده، تفویض کننده و توزیعکنندۀ قدرت در میان معلمان و دانشآموزان است. این واگذاری نه از راه تحکم و ارتباط عمودی که از راه توافق و ارتباط افقی امکانپذیر میشود. در چنین مدارسی است که همۀ عوامل یاد دهنده و یادگیرنده در چرخه ای از فعالیت و خلاقیت باروحیهای طربانگیز و دلانگیز به کار خود سامان میدهند.
در مدرسۀ بانشاط اهداف آموزشوپرورش با مشارکت یادگیرندگان کشف میشود و از هرگونه تحمیل یا تدوین قبلی اهداف خودداری میشود. در این مدرسه، روابط بین انسانها انسانی است و نه اداری، عاطفی است نه ماشینی، اطاعت دانش آموزان از مقررات در مدرسۀ طربناک نه منظور که مطبوع است و نه از روی ترس و تهدید که بر اساس احترام و ادب است. انضباط نیز در این مدارس درونی و وجدانی است و نه بیرونی و پلیسی. [13]
در مدرسۀ بانشاط ارادۀ دانش آموزان بهعنوان مؤلفهای مداخلهگر در تصمیمگیری ها، برنامه ریزیها و هدفگذاریها در نظر گرفته میشود. این اداره برخاسته از تمایلات، نیازها و خواستههای بالنده و مقبول و متعالی دانش آموزانی است که در سایه اقتدار و احترام و استقلال به آن دستیافتهاند. [14]
در مدرسه نشاطانگیز همه درسهای آموزشی به پیامدهای تربیتی منجر میشود. تعلیمات دینی به رغبت دینی، معلومات تاریخی به بینش سیاسی، بینش اجتماعی به مهارتهای زندگی، هندسه و ریاضیات به تفکر منطقی، هنر و نقاشی به خلق و آفرینش ادبی و ادبیات فارسی به تأدیب و آراستگی وجود تبدیل میشود. [15]
در مدرسۀ بانشاط، شادابی و طربآوری جزو نظم طبیعی و کاربرد درونی زندگی سالم است. چه، زندگی یعنی انرژی خالص خلاق که فینفسه واجد انبساط و شکوفایی است. نیروی ناب زندگی در تربیت نشاط انگیز تمامی پهنه وجود آدمی را در برمیگیرد. هنگامیکه شوق زندگی تقویت میشود، نیروی خلاقیت و ابتکار فزونی میگیرد.
«آفرینش چیزی تازه نه توسط عقل بلکه از بازی غریزی که ناظر بر شادابی درونی است انجام میپذیرد، درواقع ذهن خلاق، با موضوع موردعلاقهاش باز میکند.» [16]
در مدرسۀ بانشاط اوقات فراغت بهواقع اوقات فراغت است و تلاشی برای پر کردن آن صورت نمیگیرد. در حقیقت، اوقات فراغت وقفهای خلاق و آرامبخش بین فعالیتهای متراکم و اجباری و تنشزا است فرصتی برای دانشآموزان فراهم میآورد تا در این فراغت خود را بازیابند و در این بازیابی اندیشه و آموزه های خود را از نو بازآفرینی کنند. همانگونه که کاپرا بهخوبی بیان کرده است:
در طول (این) دوره های استراحت و فراغت، پس از فعالیت فشرده فکری است که گویی ذهن شهودی ادارۀ امور را به دست میگیرد و قادر میشود که ناگاه بینشهای روشنگرانهای تولید کند که تا این اندازه «وجد» و «سرخوشی» میآورند. [17]
این وجد و سرخوشی در تربیت نشاط انگیز خود منشأ انرژی روانی و زایندۀ ابتکار و خلاقیت در دیگر ابعاد زندگی است و آموزههای درون مدرسه را به بیرون از مدرسه و از حصار نمره و معدل به گسترۀ عشق و نظر فرا میکشد.
در مدرسۀ بانشاط، سلامت روانی یعنی احساس وجد شورانگیز و اشتها به پیشرفت دلانگیز، وجد خواستن، شور دانستن، اشتیاق به برخاستن، شوق زندگی وقاحت برافراشتن، احساس آسودگی درونی بهرغم ناامنیها و ناملایمات محیطی. [18]
در چنین شرایطی از سلامت روانی و شادابی عاطفی است که ذهن، فعال و خلاق میشود. ذهن در احساس ایمنی سرشار از تمرکز و لبریز از تنوع اندیشه میشود؛ چراکه احساس امنیت درونی ناشی از بهداشت روانی و سلامت نفسانی است. امنیت روانی زمینه را برای بروز استعدادها و زمینه را برای برونریزی نیازها فراهم میآورد. [19]
اصولاً تأمین نیازهای اساسی انسان مترادف با تأمین نشاط عاطفی خواهد بود. اینکه این نیازها توسط خود فرد یا اطرافیان صورت پذیرد در تأمین نشاط چندان تفاوتی نمیکند. البته هر چه فرد در تأمین نیازهای خود مشارکت بیشتری داشته باشد، احساس نشاط بیشتر توأم با موفقیت بیشتر خواهد داشت؛ بنابراین وجود فضای آموزشی بانشاط میتواند تأمینکنندۀ انواع نیازهای درونی، عاطفی و حتی برخی از نیازهای بیرونی فراگیران را تأمین نماید.
جوسازمانی مدارس شاد
آنچه مجموعۀ ویژگی های درونی یک مدرسه را از مدرسۀ دیگر متمایز ساخته و رفتار کارکنان آن را تحت تأثیر قرار میدهد، جو سازمانی مدرسه، نامیده میشود. جو سازمانی مدرسه حاصل تلاش و کوشش روابط و کنشهای متقابل گروههای درونی مدرسه یعنی مدیر و معلمان، کارکنان و دانشآموزان است. آنها ضمن کار و فعالیت میکوشند تا موازنۀ بین ابعاد ساختاری، شخصی، گروهی و فرهنگی نظام مدرسه را به وجود آورند. مدیر برای ایجاد جو سازمانی و جوسازی رفتاری و عاطفی بین کارکنان و اولیای دانشآموزان، باید به نکات زیر توجه داشته باشد:
مدیر به معلمان بهعنوان افراد دارای شخصیت، احترام میگذارد و سعی میکند یار و مددکار آنان باشد؛
مدیر به معلمان بهعنوان نیروهای فکری و خلاق مدرسه احترام میگذارد و در ادارۀ امور مدرسه از نیروی فکری آنها نهایت استفاده و بهره را میبرد؛
مدیر با ایجاد فضایی سرشار از صمیمت، موجبات افزایش روحیۀ گروهی، اعتمادسازی، جو عاطفی و دوستانه، روابط انسانی و تعهد شغلی کارکنان را فراهم میآورد؛
مدیر مدرسه با ایجاد روحیۀ گروهی موجب میشود معلمان مدرسه ازلحاظ نیازهای اجتماعی، احساس رضایت و خشنودی کنند و درعینحال، از انجاموظیفه و موقعیت فراهمشده لذت میبرد؛
مدیر مدرسـه با ایجاد روحـیۀ مشارکت پذیری در دانـشآموزان، مـعلمان و اولیای دانش آموزان برای ادارۀ امور مدرسه، میتواند جو عاطفی و کاری بسیار ایجاد کند؛ [20]
مدیر مدرسه با ایجاد جو احترام متقابل میان معلمان و دانشآموزان و احترام متقابل بین معلمان و مدیر، زمینۀ ارتقای کیفیت آموزشی، احساس ثمربخشی، تدریس موفق و مؤثر، احساس تکامل و رشد در کار خود، احساس رضایتمندی شغلی و درنهایت اجرای طرحها و برنامه های تصویبی شورای مدرسه را به وجود میآورد؛
حاکمیت مدیریت، اخلاق و روابط انسانی و ... را پیوسته در نظر میگیرد؛
به دانش آموزان و برنامه های درسی و تربیتی آنها اهمیت میدهد؛
چنین مدیری در مدرسه، به انتظارات اولیای دانش آموزان در خصوص آموزشوپرورش فرزندانشان اهمیت میدهد. [21]
برنامههای کیفیتبخشی به فعالیت آموزشی و پرورشی در مدارس شاد
آموزش معلمان درزمینۀ روشها و رویکردهای نوین یاددهی و یادگیری (آموزش مشارکتی) از طریق همیاری – هوش و بارش مغزی، قدرت حل مسئله، فرایند یاددهی و یادگیری؛
برگزاری بازدیدها و اردوهای علمی دانش آموزان بهطور مستمر، ماهانه یا هر سه ماه؛
برگزاری کلاسهای تقویتی و فوقبرنامه از قبیل قرآن، نهجالبلاغه، نقاشی، خطاطی، رایانه، معرقکاری، سفالگری، زبان انگلیسی، کاردستی، آموزش سرود و آهنگهای انقلابی؛
واگذاری مسئولیتهای مدرسه به دانشآموزان و ایجاد محیط مشارکتی برای فعالیتهایی از قبیل شهردار مدرسه، خبرنگار مدرسه، مأموران انتظامی، مسئولان بوفه، گزارشگر، پیک بهداشت، مسئولان صبحگاه، شورای مدرسه و ...؛
برپایی نمایشگاههای فصلی و به مناسبتهای گوناگون از کارهای دستی دانشآموزان؛
برگزاری مسابقات مختلف علمی و فرهنگی در بین دانش آموزان؛
برگزاری مسابقات آشپزی؛
اهدای کارتهای تشویق اخلاقی، آموزشی و پرورشی؛
طرح اشتراک صد درصد دانش آموزان برای مجلات علمی و رشد؛
ایجاد فرهنگ مطالعه در مدرسه (20 دقیقه در زنگ سوم)؛
تولید و نشر ماهنامه علمی و فرهنگی در مدرسه، توسط دانش آموزان؛
ایجاد ایستگاه شادی در زنگهای تفریح، مشارکت دانش آموزان؛
گسترش فرهنگ نگهداری و مراقبت از امکانات و تجهیزات در دانش آموزان؛
ایجاد انواع قفسه ها بر روی دیوارهای راهروی مدرسه برای گذاشتن وسایل و ابتکارات دانش آموزان؛
اجرای نمایش و تئاتر در مدارس؛
بیان قصه های کودکانه، اشعار و سرود دستهجمعی در مدرسه (ابتدایی و راهنمایی)؛
فراهم کردن وسایل ورزشی مثل سرسره، تاب و اَلاکلنگ در محیط مدرسه در مقطع ابتدایی؛
تقویت فعالیتهای روزنامه نگاری در مدارس؛
استفاده از فنونی مانند خطاطی، طراحی، رنگ کردن درب، رنگ کردن تابلوها و نوشته های مدرسه؛
نمایش فیلم آموزشی در خلال برنامۀ درسی؛
توجه جدی به کلیۀ امور بهداشتی مدرسه؛
پیشبینی و راهاندازی اتاق علمی و پژوهشی؛
تزیین مدرسه با زیباترین مناظر شاد و چشم نواز در قاب درختان، گیاهان و ...؛
وجود تابلوهای «خوشآمدید» و ... به زبان فارسی، انگلیسی و عربی در محلهای مناسب و معرض دید دانش آموزان، معلمان و اولیا.
پی نوشتها:
[1] . (کریمی، 1384: 87)
[2] . (مک گراهیل، 1387: 69)
[3] . (همان: 71)
[4] . (رضایی، 1386: 91)
[5] . (مک گراهیل، 1387: 73)
[6] . (رزم وند، 13870: 111)
[7] . (همان: 113)
[8] . (کریمی، 1384: 95)
[9] . (همان: 97)
[10] . (مک گراهیل، 1387: 79)
[11] . (همان: 81)
[12] . (رضایی، 1386: 96)
[13] . (رزم وند، 1387: 116)
[14] . (همان: 117)
[15] . (کریمی، 1384: 101)
[16[ . (یونگ، به نقل از کریمی، 1384: 103)
[17] . (همان: 106)
[18] . (رضایی، 1386: 98)
[19] . (همان: 99)
[20] . (رضایی 1386: 60)
[21] . (رضایی، 1386: 61)

هشتمین مظلوم
ماه صفر به پایان میرسد. شهادت امام هشتم در آخرین روز این ماه، پایان دو ماه سوگورای است. از آغاز محرم، سرشک غم باریدهایم، تا عاشورا، اربعین، بیستوهشتم صفر و سرانجام روز شهادت حضرت رضا(ع). اینک جهان تشیع در سوگ غریب خراسان است، والامردی که در راه آرمان و برای کسب خشنودی حضرت حق، شکیبا و استوار، رضای الهی را به جان پذیرفت و رهروان طریق توحید را تا رسیدن بر قلههای شرف و وادی رستگاری رهنمون شد. هشتمین مظلوم، عصارۀ ایمان و هدف، آمیزهای از دانش و تقوا، عبادت و بینش، مبارزه و پایداری و اراده و همت بود. او، هر چند در اوج عزت و جلال، اما اسیر ظلم مأمون بود؛ آنگونه که گاهی از خدایش، مرگ میطلبید. آه از آن انگور مسموم، که رضای آل محمد علیهم السلام را به رضوان برد! وای از آن زهر جفا که امام جواد را یتیم کرد!

پیام رهبر انقلاب درپی ترور دانشمند هستهای و دفاعی شهید محسن فخریزاده
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی با تبریک و تسلیت شهادت و فقدان دانشمند برجسته و ممتاز هستهای و دفاعی جناب آقای محسن فخریزاده، بر مجازات قطعی عاملان و آمران این جنایت و همچنین لزوم پیگیری تلاش علمی و فنی این شهید تأکید کردند. متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم دانشمند برجسته و ممتاز هستهئی و دفاعی کشور جناب آقای محسن فخریزاده به دست مزدوران جنایتکار و شقاوتپیشه به شهادت رسید. این عنصر علمی کمنظیر جان عزیز و گرانبها را به خاطر تلاشهای علمی بزرگ و ماندگار خود، در راه خدا مبذول داشت و مقام والای شهادت، پاداش الهی اوست. دو موضوع مهم را همهی دستاندرکاران باید به جِدّ در دستور کار قرار دهند، نخست پیگیری این جنایت و مجازات قطعی عاملان و آمران آن، و دیگر پیگیری تلاش علمی و فنی شهید در همهی بخشهائی که وی بدانها اشتغال داشت. اینجانب به خاندان مکرم او و به جامعهی علمی کشور و به همکاران و شاگردان او در بخشهای گوناگون، شهادت او را تبریک و فقدان او را تسلیت میگویم و علو درجات او را از خداوند مسألت میکنم. سیّدعلی خامنهای ۸ آذرماه ۹۹