- ابتدایی
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- پسرانه حافظان وحی
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- دخترانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه میرداماد
- پسرانه هدایت میزان
- دخترانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه6)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه5)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه4)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه1)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه7)
- پسرانه هدایت میزان(دوره اول)
- پسرانه هدایت میزان(دوره دوم)
- دخترانه هدایت میزان(دوره اول)
- دخترانه هدایت میزان(دوره دوم)
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- دخترانه حکمت
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور اول
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه3)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه2)
- دخترانه حکمت
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور دوم
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- پسرانه پیام هدایت
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- هنرستان خواجه نصیرالدین طوسی
- دخترانه رضویه
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- هنرستان رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
- هنرستان پسرانه هنر و رسانه ( ماهر)
دوشنبه 15 مرداد 1397 در 21:15
دوشنبه 15 مرداد 1397 در 21:15
توسعه پایدار، آن روی سکّه سند 2030 است
نشست بررسی ابعاد پیدا و پنهان سند 2030 با حضور کارشناسان و صاحبنظران، در مؤسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد.

نشست بررسی ابعاد پیدا و پنهان سند 2030 با حضور کارشناسان و صاحبنظران، در مؤسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی (دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتا... خامنهای مدظلهالعالی) برگزار شد.
در ابتدای این نشست، فرشته روحافزا، معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان که بهعنوان مجری-کارشناس حضور داشت، با طرح این سؤال که چرا اساساً کشورهای استعمارگر، سندهایی نظیر 2030 را تدوین میکنند، به طرح تاریخچه کوتاهی از استعمار پرداخت و گفت: در قرنهای گذشته کشورهایی به نام آمریکا و کانادا و استرالیا وجود نداشت. استعمار برای اینکه بر نقاط مختلف دنیا سلطه پیدا کند، تحت عنوان «کشف»، به مناطق مختلفی میرفتند و در آنجا استقرار پیدا میکردند؛ بهعنوانمثال، آمریکا منطقهای بود که سرخپوستها در آن زندگی میکردند و کشفی در کار نبود. آمریکاییها به آنجا رفتند و تحت عنوان کشف کریستف کلمب، بر آن منطقه سلطه یافتند. کشور انگلستان یکی از کشورهایی است که هنوز هم مستعمره دارد و کانادا مستعمره انگلستان است.
وی بابیان اینکه درگذشته، استعمار، از طریق لشکرکشی انجام میشد، ادامه داد: بعد دیدند که برای رسیدن به اهداف استعماری خودشان، روشهای نرمافزاری نیاز است؛ چون دریافتند به این کشورها که وارد میشوند، با اهالی آنجا درگیر میشوند. وقتی متوجه شدند این روش هم کافی نیست، برای اینکه داراییهای مادی و فکری کشورها را غارت کنند، از همه کشورهایی که دارای بلوغ فکری بودند، مهاجر پذیرفتند.
روحافزا ادامه داد: این نوع استعمار هم برای سلطه کافی نبود و چندی است در لوای سازمان ملل که آنهم نقشهای از نقشههای پنتاگون است، به این فکر افتادند که باید بازوهای اجرایی در کشورها داشته باشند که این بازوهای اجرایی، همان سازمانهای بینالمللی هستند که کارهای اجرایی در کشورها انجام میدهند. از این طریق میخواهند به تعبیر رهبر انقلاب، استعمار نو را انجام دهند، آنهم با روش قانع کردن مردم و دولتها، در قالب عناوین جذابی مثل حقوق بشر. ما الآن شاهد هستیم که دستگاههای فراوانی درزمینۀ حقوق بشر، راهاندازی شده است.
معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان، به منابع و ظرفیتهای عظیم کشور اشاره کرد و بابیان اینکه این منابع، برای کشور اقتدار آفریده است، تصریح کرد: دشمن درصدد شکستن این اقتدار است و به همین منظور، اسنادی نظیر 2030 را مینویسد. البته فقط برای ما ننوشتهاند.
روحافزا ادامه داد: روی جلد کتابچهای که برای سند 2030 نوشتهشده است، هدف از تدوین این سند را، دگرگون کردن جهان، عنوان کرده است. ابزاری هم که برای این کار در نظر گرفتهشده، 17 بند، تحت عناوین زیبا و جذاب است که هر کس آنها را بخواند، تصور میکند آنها غیرازاینکه میخواهند به بشر خدمت کنند هیچ دغدغه دیگری ندارند. عناوینی چون پایان دادن به فقر و گرسنگی، تأمین زندگی سالم، آموزش، برابری جنسیتی، مدیریت پایدار، انرژی پایدار و ... .
وی تصریح کرد: علیرغم دستورات رهبر انقلاب، دانسته یا ندانسته سند 2030 بهنوعی، در حال اجرایی شدن است.
روحافزا با یادآوری اینکه در حدفاصل سالهای 2000 تا 2015 بحثی بهعنوان «توسعه هزاره» در کشور مطرح بود، خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در بیاناتی که آن زمان داشتند، اعلام کردند که با کلمه «توسعه» مخالف هستند و برای آن، جایگزین هم معرفی کردند.
کارشناس مسائل خانواده ادامه داد: 15 سال تحت عنوان توسعه هزاره، برنامهای را اجرا کردند و بعد از پایان برنامه، اعلام کردند که به برخی از اهدافمان بهخوبی رسیدیم که کنترل جمعیت یکی از آنها بود؛ اسناد آنهم موجود است.
وی بابیان اینکه بعد از موضوع توسعه هزاره، موضوع توسعه پایدار را در دستور کار قراردادند، اظهار داشت: در بسیاری از برنامههای دولت و حتی NGO ها، به کلمه توسعه پایدار اشاره میشود که این تعبیر، تفسیر دیگری از سند 2030 و آن روی سکّه این سند است؛ درواقع، وقتی گفته میشود در راستای توسعه پایدار، این کار را انجام میدهیم، در راستای سند 2030 است.
روحافزا، سند 2030 را دارای 169 بند دانست که از سال 2015 تا 2030 برای آن برنامهریزیشده است و افزود: برخی کشورها به این سند پیوستهاند و برخی دیگر، نه.
وی، درباره روند اجرایی شدن سند 2030 در کشور گفت: رهبر انقلاب در فروردین 1396 شخصاً به موضوع ورود کردند و در 10 اردیبهشت 1396، بخشنامهای مبنی بر توقف اجرای سند از سوی دولت صادر میشود.
معاون شورای فرهنگی اجتماعی زنان افزود: در 17 اردیبهشت 1396، رهبری مخالفت عمومی خود را اعلام کردند و دولت هم در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی به این مسئله پرداخت و قول ملغی کردن آن را در اسناد بالای سند 2030 داد. در تیر 1396، رهبر انقلاب با حکم حکومتی، دستورالعمل لغو سند 2030 را صادر کردند، ولی تأسفبرانگیز است که برخیها از روی غرض یا هر عامل دیگر، دست از آن برنمیدارند و قائل به این هستند که به هر قیمت ممکن، این سند اجرایی شود.
باید تکلیفمان را با تجدد روشن کنیم
در ادامه نشست، مهدی جمشیدی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به تبیین بیانات امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری درباره اسناد بینالمللی پرداخت.
وی با اشاره به مقاله نگارش شده از سوی خود، گفت: در گفتمان امام و رهبری، موضوع «استقلال» را اصل قرار دادهام.
جمشیدی بابیان اینکه باید چند گام به عقب برگردیم و از چشماندازی وسیعتری به موضوع بپردازیم، خاطرنشان کرد: وقتی انقلاب اجتماعی رخ میدهد، ساختارها درهمشکسته میشوند و هنجارهای جدیدی تولید میشود. انقلاب اسلامی هم همینطور بوده است.
وی ادامه داد: وقتی از انقلاب، فاصله زمانی میگیریم، میبینیم که برخی، فاصله ایدئولوژیک هم از انقلاب میگیرند. اینکه برخیها میگویند انقلاب سر عقل میآید و ایدئولوژی با سر به دیوار برخورد میکند، در ارتباط با بخشی از نیروهای ما، تحققیافته است.
جمشیدی بحث خود را به سند 2030 پیوند میزند و میگوید: اینکه برخی نیروهای رسمی حاکمیت، مخفیانه سند 2030 را اجرایی میکنند، این یعنی تعمدی در کار بوده است.
وی بابیان اینکه جریان نیروهای تکنو کرات و لیبرال را «کارگزاران بومی تجدد مینامم»، اضافه کرد: این موضوع، ربطی هم به آخوند و غیر آخوند ندارد.
جمشیدی در ادامه، گزارههای مطرحشده توسط کارگزاران بومی تجدد را موردبحث قرارداد و گفت: نخستین نکتهای که این افراد بر آن تأکید میکنند این است که دستیابی به توسعه، متوقف بر این است که باید با جهان رابطه داشته باشیم و نمیتوانیم در عزلت به سر بریم. دوم اینکه، مفهومی به نام استقلال، یک امر موهوم و رذیله است. همچنین نقص است نه مزیت. سوم اینکه همه کشورهای دنیا به دنبال منافعشان هستند و چیزی به نام توطئه، معنایی ندارد. وجود دستهای پنهان و سخنانی از این قبیل، بازی قدرت است و ما باید اینها را کنار بگذاریم.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: نکته بعدی که کارگزاران بومی تجدد بر آن تأکید میکنند این است که جهان، فقط غرب است و کدخدا دارد. بقیه کشورها پیرامونی هستند و در حاشیه قرار دارند. پنجم اینکه غرب یک کلِ یکپارچه و بههمپیوسته است یا باید همه را بپذیریم یا هیچ؛ نمیشود قسمت تکنولوژیک آن را گرفت و بخشهای فرهنگی و سیاسی را کنار گذاشت.
جمشیدی افزود: از دیدگاه آنها، نظم جهانی شکننده نیست و اگر هم باشد، کاری از دست ما برنمیآید و ما باید نظم موجود را بپذیریم. آرمانهای ایدئولوژیک امام، شعارهایی بود که برای دهۀ شصت و فضای آن زمان خوب بود؛ الآن که میخواهیم حکومتداری کنیم دوره آن شعارها به سر آمده است و مردم هم به دنبال محاسبات شخصی و عقلانی هستند.
وی بابیان اینکه از چنین افرادی نباید تعجب کرد که سند 2030 را اجرا کردهاند، گفت: اتفاقاً باید تعجب کرد که چرا با تأخیر به این سمت رفتهاند!
جمشیدی در ادامه به طرح دیدگاههای امام(ره) درباره آموزش و فرهنگ پرداخت و بابیان اینکه امام، قبل و بعد از انقلاب روی ساختار آموزشی بسیار حساس بودند، تصریح کرد: اطلاع از موضع امام در این مقطع، مهم است؛ چراکه اکنون برخیها میخواهند محکمات انقلاب را تبدیل به متشابهات کنند و یک چهره لیبرال از امام معرفی کنند؛ ازاینرو، بازگشت به امام و خوانش امام، عدهای را از قطار پیاده میکند.
وی، به وجود چهار لایه تجدد نخبگانی، تجدد تئوریک، تجدد ساختاری و تجدد طبقاتی در اندیشه حضرت امام اشاره کرد و گفت: لایه اول تجدد، مربوط به افرادی میشود که چه در حاکمیت و چه در دانشگاهها حضور دارند. تجدد تئوریک، به معنای وابستگی فکر است. تجدد ساختاری نیز این است که ساختارهای ما هنوز بر مبنای قبل از انقلاب هستند و ما تازه داریم سند تحول آموزشوپرورش را تدوین میکنیم و میخواهیم در نظام کهنه غربی تجدیدنظر کنیم.
جمشیدی، لایه چهارم تجدد؛ یعنی تجدد طبقاتی را بدترین نوع تجدد دانست و گفت: اگر پیش از انقلاب، تعدادی انگشتشمار، روشنفکر و متجدد وجود داشتند و در گوشهای به کار خود مشغول بودند، الآن حدود بیست درصد جامعه، متجدد خالص هستند و تجدد، تبدیل به سبک زندگی شده است.
وی بابیان اینکه این چهار لایه تجدد، انقلاب را محاصره کردهاند تصریح کرد: انقلاب، اینها را از در خارج کرد ولی از پنجره وارد شدند. تا زمانی که اینها هستند، انقلاب، ضد خودش را در داخل بازتولید میکند.
جمشیدی خاطرنشان کرد: امام میگوید اینها تبدیل میشوند به پایگاههای رسمی و موجه برای بازتولید غربزدگی و بیگانگان، نیروهای سیاسی را هم از بین اینها انتخاب میکنند. امام همچنین میگویند غربیها با دست بومیهایی از هر ملت، کشورها را با شوق و رغبت، بیسروصدای بهسوی خود میکشانند.
وی با یادآوری اینکه وقتی انقلاب رخ داد قرار شد نظام آموزشی مستقلی طراحی شود، افزود: امام به سوره نساء و قاعده نفی سبیل اشاره میکند و در تحریرالوسیله دستکم در سه مورد این بحث را مطرح میکند و میگوید حتی اگر صرفاً نگرانی و بیم استیلا بر قلمرو اسلام باشد، باز باید از آن جلوگیری کنیم.
جمشیدی ادامه داد: نکته دیگری که امام مطرح میکنند این است که اگر بین دولت اسلامی و اجانب، قراردادی را دیدید که استقلال کشور را تحت شعاع قرار میداد، دولت را مجبور به ترک آن کنید، ولو با مقاومت منفی؛ یعنی امام، علیه دولت اسلامی مستقر، حکم آتش به اختیار میدهند.
وی بابیان اینکه امام معتقد بود سالیان دراز باید زحمت کشید تا ساختار آموزشی را تغییر داد، افزود: ایشان در این مسیر، یک مانع را پیشبینی میکنند و میگویند: «ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شرّ تربیتیافتگان غرب و شرق به این زودیها نجات نخواهیم یافت. اینها برپادارندگان سلطه ابرقدرتها هستند و سرسپردگانی هستند که با هیچ منطقی خلع سلاح نمیشوند؛ و هماکنون با تمام ورشکستگیها دست از توطئه علیه جمهوری اسلامی و شکستن این سد عظیم الهی برنمیدارند.»
سخنران نشست بررسی ابعاد پیدا و پنهان سند 2030 ادامه داد: اکنون دولتهای غربی مشکل جمهوری اسلامی نیستند، بلکه مشکل ما، نیروهای بومی تجدد هستند.
جمشیدی، عدم حساسیت لازم از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی، نسبت به سند 2030 را موردانتقاد قرارداد و گفت: باید تکلیفمان را با تجدد روشن کنیم؛ «یک دست مِی و یک دست قرآن»، فایده ندارد و این بیشتر به ضرر دین تمام میشود.
آموزشهای لیبرال تنها در سایۀ فلسفۀ لیبرالیسم فهم میشود
سخنران بعدی نشست، حبیبا... رحیمپور ازغدی، دانشجوی دکتری فلسفۀ آموزشوپرورش بود. رحیمپور، پیشدرآمد نظرات خود را با شعری از هولدرلین آغاز کرد: «آنجا که راه نجات گم است، راه نجات همانجاست که خطر آنجاست.»
وی بابیان اینکه سند آموزش 2030 بستهای از سیاستها و راهبردهای آموزشی است که از بافت فلسفۀ آموزش لیبرال برمیخیزد، اظهار داشت: برای فهم و نقد لیبرالیسم آموزشی، در مقام یک فلسفۀ آموزشی، گریزی نیست مگر اینکه به اندیشه و ادبیات فلسفی پناه بریم.
رحیمپور ادامه داد: باید دقت داشته باشیم که ایدۀ آموزش لیبرال، پیشازاین که در قالب یک بستۀ سیاستی و در لایۀ سیاستگذاری و برنامهریزی آموزشی صورتبندی شود تا دست به دگرگونسازی و یکسانسازی جهانی بزند، در دل یک رویکرد نظری به دانش آموزشوپرورش شکل میگیرد و پیشتر از آن، در قالب گفتارهای فلسفی درزمینۀ آموزشوپرورش سامان مییابد و نقش زیر ساز را بازی میکند.
وی به چرایی نگارش سند 2030 از نگاه یونسکو اشاره کرد و گفت: در ابتدای سند، اشاره میشود که اگرچه جهان درزمینۀ آموزش، پیشرفت چشمگیری داشته، اما به همۀ اهداف دست نیافته است؛ ازاینرو برای به پایانرساندن دستور کار ناتمام آموزش برای همه، به انجام کارهای بیشتری نیاز است؛ بنابراین در قالب هدف چهارم سند «دگرگونسازی جهان ما: دستور کار 2030 برای توسعۀ پایدار»، جهان دستور کار بلندپروازانهتری را در حوزۀ آموزش، برای دورۀ زمانی 2015 تا 2030 در نظر گرفته است.
رحیمپور ادامه داد: واضح است که اندیشۀ لیبرالیسم، آموزاندن و پروراندن را در مرکز راهکارهای پیشبرد گفتمانیاش قرار میدهد و پافشاری میکند که آموزش در رأس دستور کار 2030 برای توسعۀ پایدار قرار دارد؛ اما در سوی دیگر، در سپهر فلسفه، علوم انسانی، نهادسازی و سیاستگذاری ما، آموزشوپرورش مرتبهای که باید را تاکنون نیافته است. بااینحال، امروزه نیاز است برگردیم و ارزیابی کنیم که تجربۀ چهلسالۀ جمهوری اسلامی درزمینۀ آموزشوپرورش چه قدر همخوان با جوهر و غایت انقلاب اسلامی بوده است؟ آموزشوپرورش، چه منزلتی در منظومۀ انقلاب اسلامی دارد و چه مرتبهای در کارنامۀ جمهوری اسلامی یافته است؟
وی با انتقاد از کمرنگ بودن جایگاه آموزشوپرورش در کشور گفت: آموزشوپرورش در کانون اندیشۀ انقلاب اسلامی مینشیند؛ اما در کارنامۀ جمهوری اسلامی، این اقتصاد و امنیت و سیاست است که مرکز نشین میشود و آموزشوپرورش را از کانون به حاشیه میراند. دال مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی را از مرکز بیرون میآورد و در پیرامون مینشاند.
«ما برای بازیابی منزلت آموزشوپرورش در ایران نیاز داریم کمی عمیقتر از دغدغههای هرروزۀ مدیران اجرایی و مالی سازمان آموزشوپرورش دربارۀ آموزشوپرورش فکر کنیم و بیندیشیم که چرا پس از نگارش طرح کلیات نظام آموزشوپرورش جمهوری اسلامی ایران در سال 1367 و سند تحول بنیادین آموزشوپرورش در سال 1390، سند آموزش 2030 میتواند از هر دو پیشی گیرد.»
رحیمپور، لزوم پربار کردن ادبیات فلسفۀ آموزشوپرورش و در مرتبه بعد، ادبیات دانش آموزشوپرورش را برای مواجه با سند 2030 مورد تأکید قرارداد و ادامه داد: اگر به دنبال اصالت در آموزشوپرورش ایران میگردیم و نگرانیم که برنامهها و سیاستهای وارداتی آموزشی، ما را دگرگون میسازد، پس گریزی نداریم جز اینکه روزبهروز و به نحوی روشمند، نظام اندیشهای اصیل و کارآمدی را در حوزۀ آموزشوپرورش شکل دهیم و پرمایهتر کنیم.
رحیمپور، راهکار صیانت از جمهوری اسلامی در برابر گفتمان لیبرالیسم در علوم انسانی را، صورتبندی و بازسازی نسبت «علم و سیاست» و «علم و اقتصاد» همپای رابطۀ «علم و دین» و «علم و فلسفه» دانست و افزود: ساماندهی حوزۀ آموزشوپرورش نیز از این قاعدۀ کلی بیرون نمیافتد و نسخه دیگری ندارد.
او ادامه داد: اگر باور داریم که علم، یکی از عناصر اقتدار است و پیشرفت علمی، کشور را قدرتمند میکند آنگاه باید از شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای تحول و ارتقای علوم انسانی بپرسیم که دلالت التزامی این نگاه چیست؟
رحیمپور، اهمیت اقتدار علمی را مورد تأکید قرارداد و خاطرنشان کرد: روایت «اَلعِلمُ سُلطان» ما را به این درک بنیادی میرساند که علم اقتدار است؛ یعنی هرکسی که آن را داشته باشد دست قدرتمند را خواهد داشت و هرکس که آن را نداشته باشد، دست قدرتمندی بر سر او خواهد آمد و زیردست خواهد شد.
وی بابیان اینکه همین رویه در مورد سند آموزش 2030 رخ داد؛ یعنی ما از فرادستی به فرودستی افتادیم به دلیل اینکه از جهت علمی دست برتر را در حوزۀ آموزشوپرورش نداشتیم. بحران ما از بیعلمی ناشی میشود و امکان و توان ما نیز از علمسنجی به دست میآید؛ چراکه نجات همانجاست که خطر آنجاست.
رحیمپور بحث خود را اینطور خاتمه داد: توان امروز ما درصحنۀ واقعی گروههای آموزشی و پژوهشی علوم تربیتی کشور برای مواجهه با گفتمان لیبرالیسم آموزشی که خود را در سند آموزش 2030 نشان داد، اندک و تنگ است و برای جبران این سایهنشینی و وادادگی، گریزی نداریم از اینکه گفتمان لیبرالیسم و آموزش لیبرالی را به زیر نگاههای نازکاندیشانه و ژرفکاوانه انتقادی بکشیم تا از این راه، فضا را برای ایدههای دیگر بازکنیم.
نقطه اوج سند 2030 برنامه انقلاب جنسیتی است
در ادامه، نوبت به کبری خزعلی؛ عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان رسید تا بحث خود را آغاز کند.
وی با اشاره به اهدافی که در سند 2030 مطرحشده، گفت: فردی که خودش مسئول سیاستگذاری در 170 کشور است، میگوید اینیک جنگ با زن، کودک، خانواده و بشریت است.
خزعلی ادامه داد: در سرفصل مربوط به زن و خانواده، تأکید سند 2030 بر روی تنظیم خانواده است و کم کردن فرزند آوری است.
شکافتن صادقانه سند 2030 برای مردم، راهکاری بود که وی، مورد تأکید قرارداد و تصریح کرد: باید به مردم امید بدهیم که اگر روی پای خودمان بایستیم جواب میدهد. همانطور که در ابتدای انقلاب، ایستادگی کردیم و با پافشاری بر اهداف و آرمانهای خود، به پیشرفتهایی دست پیدا کردیم که درنهایت دشمن نتوانست ما را تحمل کند و دست به ترور جوانان دانشمند ما زد.
خزعلی بابیان اینکه بهجای اجرا کردن اسناد بینالمللی، باید سیاستهای خودمان را تبیین کنیم، خاطرنشان کرد: در حال حاضر، 5 سند در نوبت بررسی شورای عالی انقلاب فرهنگی است و وقتی در محیطهای دگراندیش برخی از آنها را باز میکنیم، میگویند اگر همینها پیاده شود، ما چیز دیگری از جمهوری اسلامی نمیخواهیم.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، طرح نقاط تقابل در مقابل اسنادی چون 2030 را مورد تأکید قرارداد و افزود: ما میتوانیم در مقابل سندهایی چون FATF اسناد دیگری قرار دهیم و تعریفهای دیگری ارائه دهیم.
خزعلی ادامه داد: مثلاً میتوانیم شاخصهایی از قبیل تروریست فرهنگی را مطرح کنیم. ناظر به اینکه در فضای مجازی، بهسلامت جسمی و روحی فرزندان حمله میشود. همچنین میتوان بحث تروریست حقوقی را مطرح کرد. اینکه بدون رضایت کشورها، خودشان قانونگذاری میکنند و خودشان هم بر آن نظارت میکنند، تروریست فرهنگی است.
وی بابیان اینکه سند 2030 در میان مجموعه اسنادی قرار دارد که از سال 2000 رسماً در کشورها پیاده میشود، خاطرنشان کرد: 15 سال روی این سند، گفتمان سازی شده است و اینکه الآن شاهد هستیم که نسل جوان تا حدودی فاصله گرفته است، ناشی از همین موضوع است.
خزعلی ادامه داد: آنها برای پیشبرد سیاستهای خودشان فیلم میسازند ولی ما سیاستهای کلان نوشتهایم و در شورای عالی انقلاب فرهنگی گذاشتهایم تا خاک بخورند. بچه مردم چهکاری میتواند با این سند انجام دهد؟
وی با انتقاد از شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: هنوز هیچ خروجی خاصی از این شورا در ارتباط با سند 2030 حاصل نشده است.
کارشناس مسائل خانواده بابیان اینکه مرحله گفتمان سازی حول سند 2030 به پایان رسیده، خاطرنشان کرد: اکنون نظارت ریز بر اجرای سند، در کشورها آغازشده است.
خزعلی ادامه داد: در برنامه ششم توسعه، 20 بار اصطلاح توسعه پایدار مطرحشده که در راستای سند 2030 است.
وی به موارد مطرحشده در سند 2030 اشاره کرد و گفت: یکی از این موارد، تنفروشی است که اسم آن را کارگر جنسی و بیشفعال جنسی گذاشتهاند.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان، حذف سلول زائد را یکی از موارد مطرحشده در سند 2030 عنوان کرد و اظهار داشت: این موضوع را تحت عنوان تسلّط بر بدن مطرح کردهاند و میگویند همانگونه که انسان میتواند زگیل را از بدن خود جدا کند، این حق را دارد که یک عضوی که بهعنوان مهمان در بدن انسان حضورداشته است را جدا کند.
خزعلی، اوج آموزشهای سند 2030 را انقلاب جنسی دانست و افزود: مبتنی بر این سرفصل، موضوع برابری جنسی، باید بهطور فراگیر در همهجا مطرح شود.
وی افزود: معاون امور زنان رئیسجمهور در این راستا اعلام کرد که اهداف توسعه پایدار را دنبال میکند و متعهد است تا 30 درصد بانوان در مدیریتها بهکارگیری شوند. این همان 30 درصدی است که سازمان ملل مطرح کرده و در اظهارات مسئولان ما همبارها آمده است.
خزعلی، برابری جنسی را دستورالعمل براندازی نظام اسلامی دانست و خاطرنشان کرد: این موضوع بهصراحت در مجله «والاستریت ژورنال» چاپشده است و مینویسد باید روی موضوع زنان تمرکز کنید و زنان را نسبت به اسلام و نظام ناراضی کنید. ابتدا باید حضور سیدرصدی زنان در مناصب مطرح شود، سپس بحث حجاب اجباری و موضوع حضور زنان در ورزشگاهها و مسائلی از این قبیل.
وی ادامه داد: در همین راستا، امکاناتی را به برخی نهادها دادهاند و بودجهای را در اختیار نهاد زنان سازمان ملل قرار دادهاند تا در راستای برابری جنسیتی و با عنوان توانمندی زنان فعالیت کند.
خزعلی، کشور سوئیس را کشوری دانست که در موضوع زنان، حاکمیت خود را بر ایران افزایش داده و اظهار داشت: در حالی قرارداد توانمندسازی زنان ایرانی، با کشور سوئیس بستهشده که این کشور، 80 درصد خشونت و تجاوز دارد و بالای پنجاهدرصد فرزندان متولدشده بدون ازدواج را داراست.
وی بابیان اینکه انگلیسیها، سوئیس را کثیفترین کشور اروپایی میدانند، تصریح کرد: بااینحال، بهترین فرزندان ما را به اینها سپردهاند تا آموزش کارآفرینی به آنها بدهند.
عضو شورای فرهنگی اجتماعی زنان ادامه داد: مقامات آمریکایی میگویند برای اینکه بهدوراز چشم سپاه پاسداران بر اقتصاد ایران مسلط شویم باید با زنان ایرانی در تعامل باشیم.
خزعلی به نقش مراکز غیردولتی در پیادهسازی سند 2030 در کشور اشاره کرد و گفت: مؤسسه ملی کنترل ایدز، مؤسسهای غیرقانونی است که بهطور علنی فعالیت میکند.
راهحل نهایی «تولید فکر» است
مجتبی همتی فر؛ دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت و عضو بنیاد تربیتی حیات، سخنران دیگر این نشست بود که سخنان خود را با موضوع «تعلیم و تربیت در خدمت امپریالیسم» آغاز کرد.
وی بابیان اینکه آنچه بهعنوان سند 2030 میشناسیم چیزی نیست که از 2015 آغازشده باشد، خاطرنشان کرد: از اواخر دهۀ هشتاد بحث توسعۀ پایدار در دستور قرارگرفته است.
همتی فر با یادآوری اینکه مسائل مطرحشده در سند 2030، مسائل مربوط به کشور ما نیز است، تصریح کرد: آنچه ما با آن مخالفیم، صورتبندی این مسائل و در مرحله بعد، راهحلهایی است که برای آنها ارائه میشود.
کارشناس امور تربیتی، وجه مشترک منتقدان و مدافعان سند 2030 را، جزءنگری دانست و سایر غفلتها در نوع نگاه به این سند را اینطور برشمرد: غفلت از فهم روابط و جهتگیری اقدامات بهظاهر پراکنده، غفلت از باهم نگری مزیتها و معایب، برنامهها و اقدامات، غفلت از پیشینه و تجربه تاریخی که دوگانهای تحت عنوان کشورهای توسعهیافته و توسعهنیافته در این سند مطرح میشود.
همتی فر در ادامه، ضعف در استعمار شناسی را مورداشاره قرارداد و گفت: کمبود مطالعه و آثار قوی و غنی در ایران درباره استعمار، بیتوجهی نظام آموزشی به استعمار شناسی و کمبود منابع در دسترس، از عوامل این ضعف هستند.
وی، نتیجه ضعف در استعمار شناسی را بروز خطای محاسباتی در صاحبنظران و مسئولان در مواجهه با استعمار دانست و افزود: خوشبینی نسبت به نهادها و برنامههای بینالمللی و توهم نگرش تخصصی صرف بدون در نظر گرفتن دخالت سیاست در علم و توسعه، از دیگر مشکلاتی است که با آن روبهرو هستیم. درنتیجه شاهد پیروی حداکثری از برنامهها و توصیههای نهادهای بینالمللی هستیم.
عضو بنیاد تربیتی حیات، به طرح اقدامات ایجابی در مواجهه با سند 2030 پرداخت و اظهار داشت: طراحی و پیادهسازی الگوهای بومی توسعه، یکی از اقدامات الزامی است. همچنین لازم است نخبگان و عامه نیز همراه شوند.
همتی فر، یکی از اقدامات مؤثر در مواجهه با اسناد نظیر 2030 را نشر و بازنشر آثار آگاهیبخش، همچون تعلیم و تربیت در خدمت امپریالیسم فرهنگی (اثر مارتین کارنوی) دانست و گفت: تبیین دیدگاههای بزرگانی همچون امام خمینی(ره) درباره استعمار نیز یکی از اقدامات مؤثر در این راستا است. همچنین، تولید آثار رسانهای برای تبیین هنرمندانه استعمار و استعمارگری بهویژه برای نسل جدید همچون یتیمخانه ایران.
وی در ادامه، مرور اندیشههای امام خمینی(ره) دربارۀ استعمار را به بحث نشست.
همتی فر بابیان اینکه «استعمار» از اصلیترین بحرانهای زمینهای امام(ره) است، خاطرنشان کرد: از دیدگاه امام(ره)، هدف استعمار، بهرهمندی از منابع انسانی و طبیعی جوامع است.
عضو بنیاد تربیتی حیات، در ادامه بابیان اینکه ضعف علمی و فنی مصنوعی و مسمومیت فکری دو نتیجه دارد، خاطرنشان کرد: این موضوع یا منجر به هیچانگاری یا کوچک انگاری خود میشود، یا برتر پنداری استعمارگران را در پی دارد. نتیجه هر دو هموابستگی و تقلید است.
همتی فر دربارۀ خودباختگی و برتر پنداری بیگانگان از سوی برخی افراد در داخل کشور گفت: برخی از افرادی که خود، در جریان تدوین سند تحول آموزشوپرورش بودهاند، سند 2030 را برتر از آن میدانستند تا جایی که یکی از آنها میگفت دوست دارم فرزندم با سند 2030 بزرگ شود نه سند تحول.
وی، راهحل اصلی رهایی از اسنادی نظیر 2030 را استقلال فرهنگی دانست و تصریح کرد: استقلال فرهنگی نیز درگرو تولید فکر از سوی افراد فکوری است که فارغ از شرق و غرب با تکیهبر دانش بومی کار کنند.
2030 چگونه تبدیل به گفتمان شد؟
سخنران آخر نشست بررسی ابعاد پیدا و پنهان سند 2030 فاطمه صدر؛ دکترای فلسفه و پژوهشگر حوزه فلسفه تعلیم و تربیت و عضو بنیاد تربیتی حیات بود که بحث خود را با عنوان «زمینهها و بسترهای غیررسمی پیشبرد سند آموزشی 2030» آغاز کرد.
وی گفت: در نهادهای بینالمللی، پیش و پس از تدوین و تصویب هر سند، کنوانسیون یا بیانیه در جهت گفتمان سازی و پیشبرد آن، فرایندی تحت عنوان اجماع سازی مطرح و اجرا میشود.
صدر، اجماع سازی را مهمترین سازوکار نهادهای بینالمللی برای پیشبرد اسنادی چون سند 2030 دانست و گفت: این کار، در سطح دولتها به یکشکل و در سطح ملتها بهگونهای دیگر دنبال میشود. در سطح ملتها نیز از دو طریق نخبگان و روشنفکران و نیز توده مردم انجام میشود.
پژوهشگر حوزه فلسفۀ تعلیم و تربیت بابیان اینکه سند 2030 از نوع بیانیه یا چارچوب اقدام است و حالت استانداردسازی و تنظیم رفتار دارد، تصریح کرد: این سند، بیش از آنکه الزامآور حقوقی باشد، توصیهای از جنس نرمافزاری است، برای اینکه به شکل نرم و بهتدریج، تغییر ارزشها، باورها و درنهایت رفتار را در میان ملتها رقم بزند. به همین دلیل است که از فرآیند اجماع سازی استفاده میشود.
صدر درباره فرایند اجماع سازی گفت: تولید ادبیات علمی، ادبیات سازی و مفهومسازی در کانونهای قدرت، ازجمله اولین اقدامات است.
وی، مرحله بعد را نگارش اسناد، کنوانسیونها و بیانیههای بینالمللی با مشارکت گرفتن کشورها (در پوشش و ظاهری حداکثری و در باطنی حداقلی) دانست و درباره حق شرطی که در اسناد برای کشورها لحاظ میشود گفت: یک حقِ شرط و حقِ تحفظی به شکل صوری به کشورها میدهند مبنی بر اینکه مواردی که خلاف قانون هر کشور است؛ اما در کنوانسیون آمده است را بتوانند اجرایی نکنند. منتها نکته این است که با ماده دیگری همین حق دادهشده را محدود و کنترل میکنند؛ تحت این عنوان که حق شرطها نباید با روح کلی هر سند در تضاد باشد.
وی، نهادسازی مردمی را اقدام دیگری دانست که بهمنظور بهرهگیری از ظرفیت مردمی، در فرآیند اجماع سازی به کار بسته میشود.
صدر ادامه داد: حساسیتزایی و حساسیتزدایی در میان تودههای مردم نسبت به ارزشها، تکذیب یا تردید در باورها و هنجار سازی متناسب با مفاهیم و مبانی ارزشهای حاکم بر اسناد بینالمللی، یکی از اقداماتی است که نهادهای بینالمللی طی اجماع سازی دنبال میکنند.
عضو بنیاد تربیتی حیات، برخی نهادهای غیردولتی و مؤسسات خصوصی را مهمترین ابزارهای غیررسمی و غیردولتی نهادهای بینالمللی برای استحاله کشورها از درون عنوان کرد که از سالها پیش در حال فرهنگسازی و گفتمان سازی محتوای اسناد بینالمللی ازجمله سند 2030 هستند.
صدر درباره نتیجه فرآیند اجماع سازی گفت: عقبنشینی تدریجی دولتها و ملتها از مواضع از پیشگرفته شده بومی در مقابل مفاهیم و ارزشهای دیکته شده اسناد بینالمللی و نیز تحمیل نامحسوس و ناملموس ارزشهای جدید از سوی این اسناد، نتیجه اجماع سازی است؛ بهگونهای که بهمرور با تغییر قوانین کشورها در مقابل ثبات مفاد اسناد بینالمللی مواجه میشویم.
وی، همجنسگرایی و تغییر نگرش دولتها و ملتها نسبت به این موضوع، از امری قبیح و جرم در سالهای گذشته به امری موردحمایت و هنجار در سالهای اخیر را بهعنوان شاهد مثال ذکر کرده و در خصوص تحول در مفهوم و معنای خانواده با مبانی و معیارهای همجنسگرایی گفت: اکنون مفهوم خانواده، تغییر معنا داده است و ما خانواده همجنسگرا هم داریم.
صدر در ادامه، چگونگی فرآیند اجماع سازی در سطح تودهها را موردبحث قرارداد و گفتمان سازی تولید ادبیات توسط نخبگان همسو با مفاد اسناد را یکی از این اقدامات دانست.
وی ادامه داد: کمکها و حمایتهای بینالمللی از راهاندازی برخی نهادهای مردمی با موضوعات تخصصی مختلف و تمرکز هر نهاد بر موضوعی خاص بهنحویکه تبدیل به یک بازوی کارشناسی شود و در مرحله بعد، توانمندسازی و آموزش گسترده و حرفهای آنها در قالب تربیت نیروی انسانی در همین راستا انجام میشود.
صدر درباره نحوه مواجهه نهادهای غیردولتی با دولتها گفت: هر زمان که این دست نهادها با قوانین و سیاستها و خطمشیهای دولتی همراه باشند، طبیعتاً بهعنوان بازوی کمکی و پیش برنده اسناد موردتوافق عمل میکنند؛ اما در ارتباط با قوانین و دولتهای غیرهمراه از ظرفیت حداکثری خود برای مقابله با آنها استفاده میشود. لابیگری، مطالبه گری و چانهزنی از بالا و نیز راه انداختن برخی پویشهای مردمی و موضعگیریهای مدنی و رسانهای در راستای فشار از پایین در همین راستا برآورد میشود.
وی در ادامه، پشتوانههای نظری و بسترساز اسناد بینالمللی مانند سند آموزش 2030 را مورداشاره قرارداد و از اومانیسم، پلورالیسم، لیبرالیسم، نئولیبرالیسم، سکولاریسم و نسبیگرایی بهعنوان پشتوانههای نظری اسناد نام برد و گفت: این رویکردها، مبانی معرفتی نهادهای مدنی همسو با نهادهای بینالمللی را هم تشکیل میدهند.
صدر به رواج نسبیگرایی اشاره کرد و تصریح کرد: نسبیگرایی معرفتی و پیرو آن نسبیگرایی ارزشی، تسامح و تساهل فرهنگی و معرفتی در تعلیم و تربیت را در پی دارد که گاه از سوی همین نهادهای غیردولتی فعال در موضوع تعلیم و تربیت، آموزش، ترویج و اشاعه داده میشود.

هشتمین مظلوم
ماه صفر به پایان میرسد. شهادت امام هشتم در آخرین روز این ماه، پایان دو ماه سوگورای است. از آغاز محرم، سرشک غم باریدهایم، تا عاشورا، اربعین، بیستوهشتم صفر و سرانجام روز شهادت حضرت رضا(ع). اینک جهان تشیع در سوگ غریب خراسان است، والامردی که در راه آرمان و برای کسب خشنودی حضرت حق، شکیبا و استوار، رضای الهی را به جان پذیرفت و رهروان طریق توحید را تا رسیدن بر قلههای شرف و وادی رستگاری رهنمون شد. هشتمین مظلوم، عصارۀ ایمان و هدف، آمیزهای از دانش و تقوا، عبادت و بینش، مبارزه و پایداری و اراده و همت بود. او، هر چند در اوج عزت و جلال، اما اسیر ظلم مأمون بود؛ آنگونه که گاهی از خدایش، مرگ میطلبید. آه از آن انگور مسموم، که رضای آل محمد علیهم السلام را به رضوان برد! وای از آن زهر جفا که امام جواد را یتیم کرد!