- ابتدایی
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- پسرانه حافظان وحی
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- دخترانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه میرداماد
- پسرانه هدایت میزان
- دخترانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه6)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه5)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه4)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه1)
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه7)
- پسرانه هدایت میزان(دوره اول)
- پسرانه هدایت میزان(دوره دوم)
- دخترانه هدایت میزان(دوره اول)
- دخترانه هدایت میزان(دوره دوم)
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- دخترانه حکمت
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور اول
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه سبحان
- دخترانه ستوده
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- دخترانه آیت الله بهجت(شعبه3)
- پسرانه آیت الله بهجت(شعبه2)
- دخترانه حکمت
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
- متوسطه دور دوم
- پسرانه امام صادق(ع)
- دخترانه امام صادق(ع)
- پسرانه پیام هدایت
- دخترانه تزکیه
- پسرانه تهذیب اندیشه
- پسرانه جهان آرا
- دخترانه حافظان وحی
- پسرانه حکمت
- پسرانه خواجه نصیرالدین طوسی
- هنرستان خواجه نصیرالدین طوسی
- دخترانه رضویه
- پسرانه رفاه
- دخترانه رفاه
- هنرستان رفاه
- پسرانه روزبه
- پسرانه صلحا
- دخترانه طلوع
- دخترانه مجتهده بانوامین
- دخترانه مشکوه
- پسرانه معلم
- دخترانه معلم
- پسرانه هدایت میزان
- فرهنگ
- پسرانه هدایت میزان
- پسرانه پیام غدیر
- پسرانه میرداماد
- دخترانه میرداماد
- پسرانه صلحا
- هنرستان پسرانه هنر و رسانه ( ماهر)
شنبه 22 تير 1398 در 09:31
شنبه 22 تير 1398 در 09:31
تعلیم و تربیت در سیره عملی و نظری امام رضا(ع)
محمد صادق سرگلزهی کارشناس ارشد مشاوره
از ویژگیهای بارز تعلیم و تربیت اسلامی، نقش هدایتی آن است؛ هدایت انسان بهسوی تکامل و سعادت دنیوی و اخروی

یکی از دورههای بسیار مهم در تاریخ اسلام، قرن چهارم هجری که مصادف با عصر امامت امام علی ابن موسیالرضا(ع) است؛ که البته بهترین دوران گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی است بهگونهای که به عصر طلایی مشهوراست.
از ویژگیهای مهم این دوره تشتت آرای فکری و عقیدتی و ظهور نحلههای گوناگون فکری در عرصههای مختلف هست. اهمیت این برهه از تاریخ اسلام با به وجود آمدن فعالیت فرقههای انحرافی در جامعه اسلامی، ویژه است؛ زیرا در هرلحظه و در هر گوشهای از جامعه جریانی انحرافی ظهور کرده و فعالیت و مبارزه با اسلام اصیل را شروع مینمود و حال امام رضا(ع) بهعنوان هدایتگر و امامت امت اسلامی در این دوران آشوب فکری و فرهنگی وظیفهای بس سنگین بر عهده داشت که کسی دیگر را یارای انجام آن نبود و آن شناسایی راه حق در مواجهه با فرق انحرافی است.
بنابراین روش و کلام حضرت در این ایام میتواند الگوی مناسبی برای جامعه بهویژه متصدیان تعلیم و تربیت در همه سطوح قرار گیرد تا با کاربست آن بهعنوان الگو و مبنا در جهت رفع چالشهای موجود و ایجاد راهکارهای مناسب از قبیل همراهی علم با عمل، الگوگیری از سنت رسولا... صلیا... علیه و آله، تعلیم از طریق ذکر مثال و تاریخ و شجاعت در بیان حقایق، نسبت به تعمیق و ماندگاری آن در جامعه اقدام نمود.
معلم وظیفهاش تنها ارائه علوم نیست بلکه ایجاد شوق و انگیزه در فراگیر، طرح پرسشهای دقیق از فراگیران، مقایسه منطقی در پاسخگویی و مباحث علمی، مساوات و دلسوزی نسبت به شاگردان و رعایت حقوق شاگرد ازجمله وظایف اوست.
همچنین تلاش و کوشش درراه تعلیم و کسب توفیق، حضور منظم و قبل از استاد، ارج نهادن و احترام به استاد، سؤال بهموقع و گرفتن فرصتها و پرهیز از معاشرتهای نادرست ازجمله وظایف فراگیران است.
البته برخی از وظایف مشترک است بین معلم و فراگیر از قبیل تواضع و خوشخلقی در برابر یکدیگر، صبر و شکیبایی در همه حال، خودداری از جدل و بحث، مداومت و استمرار بر تعلیم و تعلم و رعایت نظافت و آراستگی ظاهر را میتوان نام برد.
از ویژگیهای بارز تعلیم و تربیت اسلامی، نقش هدایتی آن است، هدایت انسان بهسوی تکامل و سعادت دنیوی و اخروی. امام رضا(ع) در حدیثی گهربار میفرمایند: «امام حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام میکند و حدود او را جارى مینماید و از دین خدا دفاع نموده، با حکمت و موعظه نیکو و دلیل قاطع، مردم را به راه پروردگارش فرامیخواند، امام همچون خورشید درخشان جهان است، خورشیدى که دور از دسترس دستها و چشمها در افق قرار دارد، امام، ماه نورانى، چراغ درخشان، نور ساطع و ستاره راهنما در دل تاریکیها و صحراهاى خشک و بیآبوعلف و موجهای وحشتناک دریاها است. امام همچون آب گوارا بر تشنگان است، راهنماى هدایت و منجى از هلاکت است.» [1]
تفکر، تدبر، تعقل و خردورزی از اموری هستند که در گفتار امام رضا(ع) درخششی خاص دارند و منجر میشود مخاطب به تعقل و تفکر بپردازد؛ چنانکه حضرت رضا(ع) میفرمایند: «لیس العبادة کثرة الصلاة و الصوم، إنّما العبادة التفکّر فی أمر ا... عزوجل»؛ عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست، بلکه عبادت تفکر در امر خدای والاست. [2]
روشهای تربیتی امام رضا(ع):
(ترویج عملی و نهفقط زبانی)
زیبایی و کاربرد علم در عمل به آن است و عالم بدون عمل مانند زنبور بدون عسل است و چهبسا سخنان عالم بیعمل اثربخش نباشد؛ ازاینرو، به شیوه رفتار و سیره اخلاقی و معاشرتی حضرت رضا(ع) توجه میکنیم تا در آیینه اخلاقِ تجسم یافته در رفتار حضرتش، سیمای حق و راه رشد را بیابیم. این تعلیم خود ائمه است از کلام امام صادق(ع): «کونوا دُعاة الناسِ باعمالکم و لاتکونوا دعاة الناس بالسِنتکم.» [3]
ازجمله شیوههای مهم و کاربردی در سیره امام رضا(ع) برای آموزش و تربیت مردم، استفاده و استناد به قرآن کریم و حدیث و سنت پیامبر و امامان معصوم(ع) است.
روزی مأمون از امام رضا(ع) خواست که نماز عید را اقامه کند؛ اما امام ابتدا نپذیرفتند تا اینکه مأمون اصرار کرد، حضرت فرمود: «... من آنگونه که رسول خدا صلیا... علیه و آله و سلم و امیرالمؤمنین علیهالسلام (برای نماز عید) بیرون میرفتند، بیرون خواهم رفت.»
مأمون پذیرفت، آن حضرت با پایبرهنه به راه افتاد و آنگاه سر بهسوی آسمان بلند کرد و تکبیر گفت همراهان و موالیان او نیز تکبیر گفتند، گویی آسمان و درودیوار نیز با او تکبیر میگفتند، مردم که حضرت رضا(ع) را با آن حال دیدند، صدای تکبیرش را که شنیدند، چنان صداها را به گریه بلند کردند که شهر مرو به لرزه درآمد. خبر به مأمون رسید، «فضل بن سهل» به مأمون گفت: «اگر علی بن موسیالرضا(ع) بدین حال به مصلا برود، مردم شیفته او خواهند شد و همه ما بر خون خود بیمناک هستیم». مأمون نیز دستور بازگشت حضرت را داد و امام نیز بازگشت. [4]
زمانی که حضرت رضا(ع) در مرو بودند خشکسالی به سراغ مردم آمده بود. مأمون از امام خواست تا برای بارش باران دعا کند. امام فرمودند: «من به روش جدم رسولا... صلیا... علیه و آله و امیرالمؤمنین علیهالسلام عمل میکنم و برای خواندن دعا و نماز باران به صحرا خواهم رفت.» مأمون نیز قبول کرد... [5]
یکی از روشهای امام رضا(ع) در حوزه تعلیم و تربیت طرح پرسشهای کلیدی و پاسخگویی به سؤالات است؛ چنانکه علی بن شعیب میگوید خدمت امام رضا(ع) رسیدم. به من فرمود: «ای علی! چه کسی ازنظر زندگی بهتر است؟» گفتم: «شما به آنها داناترید.» سرورم فرمود: «هر کس که زندگی دیگری در زندگی او نیکو باشد.» «ای علی! چه کسی ازنظر زندگی بدتر است؟» گفتم: «شما داناترید. » فرمود: «کسی که دیگری، در معاش او زندگی نداشته باشد.» «ای علی! همسایگی نعمتها را نیکو سازید؛ زیرا نعمتها وحشی و گریزپایاند، هرگز از قومی دور نشدند که برگردند.» «ای علی! بدترین مردم کسی است که بخشش خود را از دیگران منع کند و تنها بخورد و برده خود را تازیانه بزند.» [6]
حضرت در مناظرات در مقابل سائل با کمال تواضع و خشوع به پاسخگویی سؤال او میپرداخت و این در حالی بود که فرقی نداشت سائل فقیر باشد یا ثروتمند، مسلمان باشد یا غیرمسلمان.
یکی از روشهای جذاب برای تعلیم و تربیت متربی تمثیل است که فهم مطلب را سریع و آسان میکند که این روش در سیره امام رضا(ع)، بهخصوص در مناظرات حضرت مشاهده میشود که در مواردی به تاریخ گذشتگان نیز اشاره میکند.
از ریان بن صلت نقل است که گفت، بر على بن موسیالرضا(ع) وارد شدم و به او عرض کردم یا ابن رسولا... مردم میگویند که تو ولیعهدی مأمون را قبول کردى بااینکه اظهار زهد و بیمیلی به دنیا میکنی. آن بزرگوار فرمود: «خدا دانا است به اینکه من این عمل را ناخوش داشتم ولیکن چون من مخیر شدم میان قبول این عمل و قتل. قبول این عمل را برگزیدم بر قتل؛ واى بر مردم آیا نمیدانند که یوسف(ع) رسول و پیغمبر بود چون ضرورت او را واداشت به متولى شدن خزینههای عزیز مصر به عزیز گفت: (اجعلنى خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفِیظٌ عَلِیمٌ) و مرا ضرورت واداشت به قبول این عمل از روى اکراه و اجبار بعدازآنکه مشرف بر هلاکت شدم. علاوه بر اینکه من بر این امر داخل نشدم مگر مثل داخل شدن کسى که خارج باشد؛ یعنى آثار ولیعهدى مأمون و نائب شدن از حاکم جور جارى نمیکنم و بهسوی خدا شکوه میکنم و او یارى کننده بندگان است.» [7]
وظایف معلم در سیره عملی و نظری امام رضا(ع)
دریغ نورزیدن از تعلیم و تعلم و کوشش درراه آن از وظایف مهم یک معلم است. معلم فقط سر کلاس معلم نیست، بلکه در همه حالات باید مؤثر و اثربخش بر شاگردانش باشد و از هر فرصتی برای تعلیم و تعلم استفاده کامل ببرد. امام رضا(ع) باآنکه حکومتی تشکیل ندادند؛ اما برای ارشاد و هدایت مردم از هیچ کوششی دریغ نورزید و از هر موقعیتی تمام استفاده را میکردند تا وظیفه خود را انجام دهند.
یکی دیگر از وظایف معلم این است که با مهارتهای گوناگون ایجاد شوق و انگیزه در فراگیر ایجاد کند تا کمکی برای فهم آسانتر و بهتر فراگیران شود. نمونهای از آن را میتواند در حدیث ذیل مشاهده کرد که رفتار امام رضا(ع) با بزنطی باعث شد تا بزنطی جواب تمام سؤالاتش را از حضرت بگیرد و کمال استفاده را از محضر امام رضا(ع) ببرد و درنهایت شیعه شود:
بزنطی میگوید من از واقفیّه بودم و در امامت امام رضا(ع) شک داشتم. نامهای به حضورش نوشتم و از مسائلی سؤال کردم و مهمترین سؤالم را (درباره امامت خود آن حضرت) فراموش کردم. از سوی حضرت، جواب برای همه سؤالها آمد و امام اضافه کرده بود: مهمترین چیزی را که نزد تو «مسئله امامت» بود فراموش کردهای! من با همین جواب، به امامت وی معتقد گشتم. پس از زمانی، به حضرت عرض کردم: یا بن رسولا...! دوست دارم در فرصتی، ـ که از آمدن ما به حضورتان، از سوی دشمنان برای ما مفسدهای نباشد ـ مرا به حضور طلبی. یک روز امام، هنگام غروب بود که مرکبی را پیش فرستاد. بیرونشدم و نماز مغرب و عشا را هم در حضور وی خواندم. حضرت نشست و علوم را ابتداً بر من اِملاء نمود و من نوشتم. آنگاه، من میپرسیدم و او جوابم را میداد تا آنکه پاسی از شب گذشت و دیروقت شد، به غلامش فرمود: «رختخواب مرا که در آن میخوابم بیاور تا (بزنطی) در آن بخوابد.»
ابراهیم بن عباس در رابطه با رعایت حقوق دیگران، سیره تعلیمی و تبلیغی حضرت رضا(ع) را چنین وصف میکند: «هرگز اتفاق نیفتاد که در سخن گفتن به کسی جفا کند، هر که با او گفتوگو میکرد، کلامش را قطع نمیکرد و فرصت میداد تا آخرین سخن خود را بگوید.» [8]
یکی از حقوق متربی بر مربی این است که مربی سخن او را کامل بشنود تا بتواند آزادانه نظر خود را ارائه دهد و یا شهامت پرسش کردن را به دست آورد؛ در غیر این صورت علمی را فرامیگیرد که دارای سؤالات و کجفهمی است و درنهایت منجر به نخبه کشی میشود.
حضرت رضا(ع) میفرمایند: «من لقی فقیراً مسلماً فسلّم علیه خلافَ سلامِهِ علی الأغنیاء لقی ا... عزوجل یومَ القیامة و هو علیه غضبان»؛ هر کس به یک مسلمان فقیر طوری سلام دهد که متفاوت باشد با سلامش بر ثروتمندان، خداوند او را در روز قیامت بهگونهای ملاقات میکند که خدا بر او خشمناک است. [9]
ازجمله وظایف مهم استاد، تساوی و عدالت بین همه فراگیران است و بعضی را بر بعض دیگر مقدم نکند بهنحویکه حق آنان ضایع شود. در این منطق، نه سفید را بر سیاه مزیتی است و نه عرب را بر عجم، نه زمامداران بر شهروندان برتری دارند، نه حاکمان بر مردمان، نه شاگردان بر دیگری و نه ثروتمند بر فقیر برتری دارد.
برای اینکه کلام استاد برای فراگیران قابلفهم و دلنشین باشد باید استاد در پاسخگویی و مباحث علمی در صغرا و کبرا و قیاسها رابطه منطقی را رعایت کند. حمّد بن زید رازی از امام رضا(ع) پرسید: «چرا به حکومت این طاغوت داخل شدهای، درحالیکه اینان در نظر تو کافرند و تو پسر پیامبری، چه چیز تو را به این کار واداشته است؟» امام رضا(ع) فرمود: «آیا به نظر تو اینان کافرترند، یا عزیز مصر و اهل کشور او؟ مگر نه اینکه اینان، خود را موحّد میشمارند، ولی حکّام مصر، نه یکتاپرست بودند و نه خداشناس؟ یوسف، پسر یعقوب(ع)، پیامبر و پسر پیامبر بود که به عزیز مصر گفت: مرا مسئول خزاین مملکت قرار بده ... و با فرعونها نشستوبرخاست میکرد. حالآنکه من، یکی از اولاد پیامبرم (نه پیامبر) و مأمون هم مرا بر این کار، اجبار و اکراه کرده است. چرا بر من خشم میگیری و این را زشت میشماری؟» آن مرد گفت: «بر تو ایرادی نیست. گواهی میدهم که تو فرزند پیامبری و صادق هستی». [10]
وظایف فراگیران در سیره عملی و نظری امام رضا(ع)
تلاش و کوشش درراه تعلیم و کسب توفیق، از وظایف مهم یک فراگیراست، امام رضا(ع) در این رابطه میفرمایند: «کسی که از خدا توفیق بخواهد ولی تلاش نکند خود را مسخره کرده است. آری لازمه رسیدن به موفقیت و درجات رفیع علمی، تلاش و همت فراوان هست.» [11]
وظایف مشترک معلم و شاگرد در سیره عملی و نظری امام رضا(ع)
از ابراهیم بن عباس نقلشده است امام رضا(ع) از مردم رو برنمیگرداند و همواره با خلق خوش و نیکو از آنان استقبال میکرد. این عمل حضرت، همچون آهنربایی پرقدرت، مردم را بهسوی خویش جذب مینمود. [12]
- تواضع در برابر یکدیگر
امام رضا(ع) هرگاه تنها میشد (فارغ از کارهای رسمی و تشریفات) تمام اطرافیان خود را - از کوچک و بزرگ - پیرامون خود جمع میکرد، با آنان حرف میزد، با آنان انس میگرفت، آنان هم با وی مأنوس میشدند؛ و هرگاه بر سفره مینشست، هم کوچک و بزرگها را صدا میکرد و همه را بر سفره خویش مینشانید. [13] نشستوبرخاست با مستضعفان و غلامان، درس برابری به انسانها دادن است و اینکه حضرت رضا(ع) با آن علم لدنی خود را از مردم جدا نمیکرد و تافته جدا بافته نمیدانست و زندگی و اخلاقِ مردمی داشت.
- صبر و شکیبایی در همه احوال
امام رضا(ع) در این رابطه میفرمایند: «مؤمن را مؤمن واقعی ندانند تا آنکه در او سه خصلت باشد؛ سنتی از پروردگارش، سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش؛ اما سنت خدایش، رازداری است، سنت پیامبرش، رفق و مدارا با مردم و سنت امامش، شکیبایی در سختی و صبر کردن در همه احوال است.» [14] بهترین حالت، حالت تعلیم و تعلم است. پرهیز از خشونت، بردباری از بهترین ویژگیهای یک مربّی مؤمن است.
- رعایت نظافت و آراستگی ظاهر
«محمد بن عباد» درباره رفتار زاهدانه آن حضرت میگوید: «ابوالحسن(ع) در طول تابستان همواره بر روی یک بوریا و در طول زمستان بر روی یکلایه کاه مینشست همیشه لباسزیر به تن میکرد؛ اما هنگامیکه به دیدن مردم میرفت، بهترین لباسش را میپوشید.» امام رضا(ع) میفرمودند: «لباس مظهر خارجی انسان است نمیتوان نسبت به آن بیتوجه بود. حرمت مؤمن ایجاب میکند که انسان در ملاقات با او، شئون خود و وی را رعایت کند و مقید باشد که پاکیزه و خوشلباس باشد.» [15]
برنامههای تربیتی اسلام شامل همه ابعاد وجودی انسان میشود و تمام نیازهای آدمی اعم از جسمی، روحی، معنوی و اخروی در نظر گرفتهشده است. بهخصوص تعالیم امام رضا(ع) که از جامعیت خاصی برخوردار است و حضرت در دوره امامت خویش به تمام مباحث از قبیل توحید، تفسیر، نبوت، امام شناسی، معارف دینی، آگاهی با فنون مختلف، طب و ... پرداختهاند و خدمت بسزایی در جهت ترویج علوم اسلامی کردند تا آنجایی که علما دیگر مذاهب برای حل سؤالاتشان خدمت امام میرسیدند تا از علم نامتناهی حضرت بهرهمند شوند.
این نوشتار نگاه کوچکی است به اقیانوس معرفت و کمال امام مهربانی؛ حضرت علی بن موسیالرضا علیه افضل التحیة و الثناء، اگر بتوانیم از مبانی امام رضا(ع) در نظام آموزشوپرورش استفاده هر چه کاملتر ببریم طبیعتاً به نتایج بهتری دست پیدا میکنیم و گامی مؤثر برای رفع چالشهای موجود برداشتیم؛ زیرا معصومین(ع) سرچشمه علم الهی هستند که برای هدایت بشر آمدند و چهبسا اگر برخلاف تعالیم آنها عمل شود آسیبهایی را در پی داشته باشد. امید آنکه همه از این چشمه عشق الهی رهتوشهای برای سعادت خویش برگیریم و در آن سرا در سایهسار وجود ربشان آرام گیریم.
ارجاعها و پینوشتها:
[1] . (عیون أخبار الرضا علیهالسلام، ج 1، ص 450)
[2] . (مسند امام رضا (علیهالسلام)، ج ۱، ص ۷)
[3] . (قرب الإسناد، حمیرى، ص 77)
[4] . (عیون اخبارالرضا علیهالسلام، ابنبابویه، ج 2، ص 167- 172)
[5] . (عیون اخبارالرضا علیهالسلام، ج 2، ص 167)
[6] . (تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص 448)
[7] . (عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ج 2، ص 139)
[8] . (عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ابنبابویه، ج 1، ص 184)
[9] . (الأمالی (للصدوق)، ابنبابویه، ص 442)
[10] . (بحارالانوار، مجلسی، ج 49، ص 55)
[11] . (بحارالانوار، مجلسی، ج 75، ص 356)
[12] . (بحارالانوار، مجلسی، ج 49، ص 91)
[13] . (بحارالانوار، مجلسی، ج 49، ص 164)
[14] . (عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ابنبابویه، ج 1، ص 256)
[15] . (عیون اخبار الرضا علیهالسلام، ابنبابویه، ج 2، ص 178

هشتمین مظلوم
ماه صفر به پایان میرسد. شهادت امام هشتم در آخرین روز این ماه، پایان دو ماه سوگورای است. از آغاز محرم، سرشک غم باریدهایم، تا عاشورا، اربعین، بیستوهشتم صفر و سرانجام روز شهادت حضرت رضا(ع). اینک جهان تشیع در سوگ غریب خراسان است، والامردی که در راه آرمان و برای کسب خشنودی حضرت حق، شکیبا و استوار، رضای الهی را به جان پذیرفت و رهروان طریق توحید را تا رسیدن بر قلههای شرف و وادی رستگاری رهنمون شد. هشتمین مظلوم، عصارۀ ایمان و هدف، آمیزهای از دانش و تقوا، عبادت و بینش، مبارزه و پایداری و اراده و همت بود. او، هر چند در اوج عزت و جلال، اما اسیر ظلم مأمون بود؛ آنگونه که گاهی از خدایش، مرگ میطلبید. آه از آن انگور مسموم، که رضای آل محمد علیهم السلام را به رضوان برد! وای از آن زهر جفا که امام جواد را یتیم کرد!